یادداشتی به بهانه نامه دیجیکالا
چطور بالا رفتن قیمت دلار را جبران کنیم و نگذاریم نیروهایمان ناامید شوند؟
راستش ما ناامید نشدهایم، یعنی حداقل هنوز ناامید نشدهایم! یک راه هم بیشتر برای عبور از این شرایط پیدا نکردهایم: اینکه به همان میزان که قیمت دلار بالا میرود، ما هم بیشتر کار کنیم! تا جایی که در این روزها تعداد سفارشات ما بیش از 2 برابر شده است! نمیدانم گفتن این درست باشد یا نه، اما خودمان (زودشور سه نفر همبنیانگذار دارد) نیز دست به کار شدیم و مثل روزهای اول که زودشور را راهاندازی کرده بودیم، سفارشات را مثل رانندهها و همکارانمان دریافت میکنیم و تحویل میدهیم.
نامه دیجیکالا در مورد تعدیل تعدادی از نیروهایش راستش برای ما که یک استارتاپ در حال رشد اما متوسط هستیم کمی مایه امیدواری و دلگرمی شد. اول اینکه قدرشناسی در زمانهای که آدمها خیلی راحت از یکدیگر جدا میشوند بدون اینکه یک دست مریزاد به هم بگویند یک صفت پسندیده است که باید بیشتر آن را ترویج کرد. اما به عنوان فاندر یک استارتاپ که بیشتر فروشمان را در همین شهریورماه در حال تجربه کردن هستیم میخواهم به برخی هراسها و ترسهایمان هم اشاره کنم و بعد بگویم که چرا با این وجود ما هنوز خیلی امیدواریم.
این روزها با توجه به افزایش نرخ ارز و کاهش قدرت خرید مردم همه کسبوکارهای بزرگ و کوچک سعی در بقای خود در این شرایط پیچیده و دشوار کشور دارند. زودشور هم به عنوان عضوی از این خانواده بزرگ این مشکلات را به خوبی لمس کرده و خود را آماده مواجهه با این مشکلات کرده است.
ما به عنوان اولین استارتاپ بازار خشکشوییهای آنلاین از روز اول با مصائب بزرگی مثل سنگاندازی اتحادیه سنتی این حوزه مواجه بودیم. از مشکلاتی که از روز اول برای راهاندازی این کسبوکار بر سر راه ما وجود داشت تا همین لحظه که با مشکلاتی هم چون کاهش قدرت خرید مردم روبهروییم, نگرانی کارمندان ما نبود امید به آینده، ترس از ورشکست شدن استارتاپ یا همان شکست خوردن و همینطور توقع و نیاز به افزایش حقوق برای جبران هزینههای زندگی است. از طرفی این روزها خیلی از نیروهای حرفهای ما در پی پیدا کردن شغل دوم برای جبران کردن بخشی از هزینههای ناشی از گرانی هستند! اینها تنها بخشی از دغدغههای اصلی کارمندان زودشور است که در کنار فشارهای روانی و استرسهایی که این روزها خبرها و شایعات به همه وارد کرده است؛ دغدغههایی که از نظر من کاملا قابل درک و قابل احترام است و علاوه بر اینکه دغدغه کارمندان هستند در دل اعضای کلیدی زودشور و حتی مالکان خشکشوییهای طرف قرار داد ما نیز ترس انداخته است.
اما چرا ما هنوز امیدواریم؟ راستش در طی 2 سال گذشته زودشور نیز همانند کسبوکارهای دیگر با مشکلات مختلفی دست و پنجه نرم کرده است. مشکلاتی هم چون فشار خشکشوییهای طرف قرارداد برای افزایش قیمتهای نهایی با توجه به افزایش حقوق کارکنان خشکشوییها، بالا رفتن قیمت مواد اولیه خشکشویی، عدم توانایی خشکشوییهای برای اضافه کردن دستگاههای جدید و افزایش تعداد کارکنان به نسبت بالا رفتن سفارشها، بالا رفتن هزینههای اجاره خشکشوییها و … ما در برابر تمامی فشارها مقاومت کردهایم تا مشتری ما با رضایت و هزینه پایینتری نسبت به خشکشوییهای محلی از خدمات زودشور استفاده کند اما این روزها اینقدر شرایط اقتصاد کشور متغیر شده است که نمیدانیم تا کجا باید قیمتهایمان را پایین نگه داریم و تا کجا باید فشار روی خودمان بیندازیم نه روی مصرفکننده و مشتری. متاسفانه بدی شرایط حتی بر روی افراد کلیدی شرکت نیز تاثیر گذاشته است در گذشته امید به جذب سرمایهگذار بسیار در ما وجود داشت و پیشنهاد مختلفی به دستمان میرسید و امکان انتخاب وجود داشت اما با این شرایط فعلیvc ها با احتیاط بیشتری به سرمایهگذاری در استارتاپها میپردازند و قانع کردن یک سرمایهگذار برای سرمایهگذاری بر روی یک استارتاپ به کاری بسیار سخت تبدیل شده است.
از طرفی وقتی صحبت از نیروی انسانی میشود مسئله فقط تعدیل یا اخراج نیست، این روزها جذب نیرو هم بسیار سخت شده است. چراکه هزینههای استخدام یک کارمند جدید برای یه شرکت نوپا بسیار زیاد است. هر نیرویی که ما استخدام میکنیم حداقل یک لپتاپ در اختیار او میگذاریم؛ به طور مثال قیمت لپتاپی که در گذشته 4 میلیون تومان بوده در حال حاضر نزدیک به 12 میلیون تومان شده است و هزینه خرید یک لپتاپ با این قیمت برای یک شرکت نوپا بسیار زیاد است.
اما راستش ما ناامید نشدهایم، یعنی حداقل هنوز ناامید نشدهایم! یک راه هم بیشتر برای عبور از این شرایط پیدا نکردهایم: اینکه به همان میزان که قیمت دلار بالا میرود، ما هم بیشتر کار کنیم! تا جایی که در این روزها تعداد سفارشات ما بیش از 2 برابر شده است! نمیدانم گفتن این درست باشد یا نه، اما خودمان (زودشور سه نفر همبنیانگذار دارد) نیز دست به کار شدیم و مثل روزهای اول که زودشور را راهاندازی کرده بودیم، سفارشات را مثل رانندهها و همکارانمان دریافت میکنیم و تحویل میدهیم تا به این صورت هزینههای شرکت را تا جایی که ممکن است کاهش دهیم و بتوانیم از این شرایط وخیم اقتصادی عبور کرده و کسبوکارمان را حفظ کنیم و رشدمان هم متوقف نشود. این روزها زمانی که با مدیران کسبوکارها و دوستان حوزههای مختلف صحبت میکنیم کلیدیترین جمله آنها مهاجرت از کشور است! آنها هم کم و بیش مشکلات کسبوکارشان شبیه ما است! نیروهای آنها هم دنبال شغل دوم هستند و از تعدیل شدن میترسند و تمرکز ندارند. اما میخواهم بگویم که باید امید را زنده نگه داریم.
به امید فردایی بهتر برای تمامی استارتاپها
محمد رهی، بنیانگذار زودشور