در سالهایی نهچندان دور، انجام کارهای ساده به آسانی حالا نبود. کسی فکرش را نمیکرد روزی، اهمیت ندارد در تهران باشی یا در دورافتادهترین روستاها، اهمیتی ندارد برای خانهات مبل و یخچال بخواهی یا برای تراکتورت چرخ یا گاو و گوسفند برای مزرعهات؛ همه چیز با یک سرچ ساده اینترنتی برایت مهیاست. اینها مثالهایی ساده و ملموس از قدرت کسبوکارهای نوپا و فناوریمحور است؛ متخصصانی که با کمک تکنولوژی و با ایدههای جدید، کارها را آسانتر میکنند.
اما کارآفرینی در ایران به این سادگیها هم نیست و هرچند که دولت و سیاستمداران، استارتاپها را حلال همه مشکلات کشور معرفی میکنند، فعالان این حوزه از مسئلهای که شاید بتوان نامش را دخالت دولت در کار این مجموعهها دانست، شکایت دارند؛ اتفاقی که کارکردن را برای متخصصان این حوزه دشوارتر میکند. مثلا مجموعه استارتاپی که با هدف راحتترکردن خرید و فروش ملک یا ماشین ایجاد شده بودند، حالا در این وضع آشفته اقتصادی از طرف دولت مجبور به حذف قیمتها شده و همین مشکلاتی را برای خود این استارتاپها و کاربران آنان ایجاد کرده است.
هرچند که دخالتها و مانعتراشیهای دولت و قانونگذاران برای استارتاپها فقط به این موارد محدود نمیشود. فعالان این حوزه معتقدند که قوانین دستوپاگیر، آشنا نبودن سیاستمداران به فضای دیجیتال، بیاعتمادی به جوانان و… مشکلاتی تمامنشدنیاند که سنگ در کار استارتاپها میاندازد.
برخی حمایتها بیشتر شکل شوآف دارند
در چند سال گذشته، عملکرد استارتاپها مانند حالا، جا نیفتاده بود و حتی واژه استارتاپ پذیرفتنی نبود و سیاستمداران به نوعی شمشیرها را علیه واژه استارتاپ از رو بستند، اما پس از اینکه این کسبوکارهای فناوریمحور خودی نشان دادند، توجه سیاستمداران هم به آنها جلب شد؛ هرچند که صاحبان این مجموعهها معتقدند که برخی از دولتیها همچنان هم کاملا متوجه موضوع نشدهاند و چیزی که باعث شده به پلتفرمهای استارتاپی توجه نشان بدهند، بیشتر موج قدرتمندی است که برای این مجموعهها راه افتاده و حمایتهای این دسته بیشتر شکل شوآف دارد تا حمایت واقعی.
محمدرضا سبحان، مدیرعامل تیوان در گفتوگو با شنبه میگوید: خیلی وقتها قوانین جلوی نوآوری را میگیرد. خیلی از قوانین ما قدیمی است و بهروز نشده است و همین باعث میشود هر نوع نوآوری چه استارتاپ و… با مشکل مواجه شود. دید تغییر در مدیران ما وجود ندارد و از تغییر میترسند. به نظرم مشکل این است که ما همیشه قانون را وصلهپینه کردهایم؛ هیچوقت بازنگری اساسی به قانونی که سالهاست وجود دارد، نکردهایم، همیشه تبصره اضافه کردهایم که کارمان را راه بیندازد و همین تبصرهها و راههای فرار باعث شده که ما نه کمکی برای رشد به اقتصاد کرده باشیم و نه توانسته باشیم از قانون به عنوان ابزار برای جلوگیری از فساد و رانت و … استفاده کنیم.
به گفته سبحان، جدیدا در حوزه پزشکی برای استارتاپهایی که به صورت آنلاین در حوزه دارو و سلامت کار میکردند، موانعی ایجاد شد و حتی تا مرز تعطیلی رفتند که البته در این مورد معاونت علمی خیلی خوب توانست با وزارت بهداشت مذاکره کند و خیلی مسائل را حل کرد.
فعالان این حوزه بر این باورند که اگر معتقد باشیم که دولت نباید هیچ مداخلهای در کار استارتاپها داشته باشد، یعنی نباید حمایتی در راستای حل مشکلات استارتاپها و اصلاح قوانین داشته باشد و دخالت دولت باید شکل حمایت و به روش صحیح و در جهتی مثبت اتفاق بیفتد که اتفاقا وظیفه بخش دولتی است و دولت باید قبل از اینکه استارتاپ به آن مانع برسد، دولت گام بردارد و مانع را از سر راه بردارد.
کار ما کمک به شفافسازی قیمت بود
شاید ملموسترین دخالتها در کار استارتاپها برای همه مردم زمانی بود که با بالارفتن قیمتها و آشفتهشدن بازار، ناگهان قیمتهای بخشهایی مانند املاک و خودرو از سایتهای خرید و فروش غیب شد. این مسئله مردمی که این سایتها را بهخاطر آسانشدن کارها انتخاب کرده بودند، متعجب و شاکی کرد. حالا به جای اینکه با دیدن آگهیها رنج قیمتی را پیدا کنند و معاملاتشان آسانتر شود، باید تک به تک برای گرفتن قیمت با فروشندگان تماس میگرفتند؛ اتفاقی که تاحدودی خلاف فلسفه ایجاد این پلتفرمهای فروش بود.
نیما اشرفزاده، مدیر اجرایی سایت شیپور در این رابطه میگوید: روزی که ما شیپور را راه انداختیم، کمبود یک پلتفرم شفاف در حوزه نیازمندیها را در کشور حس میکردیم. حالا وقتی هدف یک پلتفرم کمک به مردم است و قیمت حذف میشود، شفافیت در آن بازار از بین میرود و دلال قیمتگذاری میکند. آن هم در حوزهای که خود صاحبان بازار و دولت قیمتگذاری نمیکنند و زیربار مسئولیت قیمتگذاری نمیروند. اگر ما مثلا در بازار خودرو قیمتگذاری شفافی داشته باشیم و نگذاریم که بالاتر یا پایینتر خرید و فروش شود، در آن زمان اگر سایتها قیمت نداشته باشند، اشکالی ندارد. اما وقتی بازار کاملا آزاد است و هرکس میتواند خودروی خود را با هر رقمی که دوست داشته باشد، بفروشد، دیگر داستان متفاوت است.
نیما اشرفزاده تاکید میکند: مردم به عنوان مصرفکننده از کجا باید بدانند که ماشینی که گلگیرش خورده است، چقدر میارزد؟ یک ماشین که در آن تعویض شده، چقدر از قیمتش کم میشود؟ پلتفرمها این شفافیت را ایجاد میکنند و خریدار مثلا 10 آگهی در سایت میبیند و قیمت دستش میآید. در این مدت نمونههای بسیاری با پشتیبانی ما تماس گرفتند و گفتند که مثلا ماشین 300 تا 400 میلیون تومانی را 470-500 میلیون تومان خریده است و از ما گلایه کردند که شما مسئولید و باید قیمت میگذاشتید که کلاه سر من نرود.
مدیر اجرایی شیپور با اشاره به اینکه ما مدتها وقت گذاشته بودیم و از روشهای مختلف قیمتهای منصفانه کالاها را درآورده بودیم، اضافه میکند: زمانی که ما قیمت داشتیم، در اردیبهشت ماه چقدر قیمت بالا رفته؟ به طور مثال، اوج قیمت سانتافه 800 میلیون بوده و 2هفته بعد از اینکه ما قیمت را برداشتهایم به یک میلیارد و 100میلیون رسیده و یک ماه و نیم بعد به یک میلیارد و 370 رسیده است.
متخصصان این حوزه معتقدند که افزایش قیمت تقصیر پلتفرمها نیست، به عرضه و تقاضا، قیمتهای کارخانهها، قیمت دلار و هزار و یک چیز دیگر ربط دارد. اما تمام این مشکلات راهکار دارد و قابل حل است اما این راهکار حذف قیمتها نیست؛ چراکه راهکاری موقتی است و نبودن شفافیت در طولانیمدت اثر منفی بیشتری خواهد گذاشت.
دولت میتواند برای کنترل بازار از پتانسیل استارتاپها کمک بگیرد
«استارتاپها به راحتی میتوانند مشکلات چاههای آب کشاورزی و نیروگاهها را حل کنند. ما خود را گرفتار کاغذها و آییننامههای 2 قرن پیش کردهایم، اما با سیستمهای استارتاپی به راحتی میتوان این موارد را حل کرد.» این را حسن روحانی، رئیس جمهور در نشست با وزرای دولت گفته است. هرچند که برخی معتقدند که این تفکری اشتباه و از سرناچاری است، اما خود فعالان استارتاپی هم چندان به این مسئله باور ندارند اما مسئله اصلی رفتاری است که برخلاف این حرفها و در واقعیت با استارتاپها میشود.
سبحان، مدیرعامل تیوان در این رابطه میگوید: من خیلی تفاوتی بین استارتاپها یا هر کسبوکار دیگری قائل نیستم. ما این جمله را شنیدهایم که میگویند اگر جایی مشکلی دارید، بیایید و استارتاپها میتوانند این مشکل را برای شما حل کنند، ولی واقعیت این است که ممکن است در یک صنعت، استارتاپها بتوانند کمک کنند و در صنعت دیگری یک سیستم سنتی بتواند مشکل را حل کند.
به گفته سبحان، ما باید فلسفه اینکه چرا باید به رشد استارتاپها کمک کرد را بدانیم؛ استارتاپها یا جامعه نوآوری در واقع فضای خلق و فضای ابداع هستند. ما در را باز میکنیم و محیط رشد و خلق و ابداع را برای جامعهای فراهم میکنیم که اکثرا جوان هستند. ممکن است تا سالها اتفاق عجیب و غریبی نیفتد اما ممکن است یک روز ایدهای نوآورانه کسبوکاری را ایجاد کند یا مشکلی را در کسبوکار قدیمی حل کند که اگر این اتفاق نمیافتاد، میتوانست ما را یک نسل عقب بیندازد.
اشرفزاده، مدیر اجرایی شیپور هم با تایید این مسئله که سیاستمداران آگاهی و دانش کاملی نسبت به فضای دیجیتال ندارند، میگوید: اما وظیفه دارند با ما جلسه بگذارند و به طور کارشناسی تصمیم بگیرند. ما هم این اطلاعات را به همه دادهایم و در همه جلسات هم حاضر شدهایم و همهجا هم با مطالعه نظر کارشناسی داده و پروپوزال ارائه کردهایم. اما حرفشان یک چیز است. نکته اینجاست که برای حذف قیمتها دستوری از سمت دادستانی به من داده نشد و فقط گفتند حذف کنید وگرنه فیلتر میشوید. حتی وقتی سایتها در صفحاتشان نوشتند حذف قیمتها بهخاطر دستور بوده است، از آنها شکایت کردند که تشویش اذهان عمومی کردهاید.
او ادامه میدهد: من 8 سال و نیم است که در شیپور مشغولم و بیشتر وقتم را در طول این سالها در این جلسات بودیم که در آخر هیچ نفعی برای کمک به ما نداشته است. مثلا در همین داستان کرونا چقدر به ما وام داده شد و به کدام یکی از ما وام دادید؟ گفتند شما مشمول نیستید. من چرا نباید مشمول باشم وقتی با شروع کرونا ضرر کردم و تمام نیروهایم دورکار هستند؟
اشرفزاده مسئله را اعتمادی میداند که به جوانان وجود ندارد. او میگوید: دولت برای کنترل بازار واقعا میتواند از پتانسیل استارتاپها استفاده کند. ما تعداد زیادی یوزر فعال در ماه داریم و به راحتی میتوانیم به دولت برای کنترل بازار کمک کنیم ولی به شرطی که از تواناییهایمان استفاده شود. باید دست دوستی دراز شود و بگذارند ما حرفمان را بزنیم. ما افراد متخصصی داریم که توانستهاند یک مجموعه را از هیچ به اینجا برسانند.
منبع: الهه صالحی