در حوزه تبلیغات استارتاپها دو دیدگاه وجود دارد. عدهای معتقدند استارتاپهای بزرگ نباید تبلیغاتی داشته باشند تا استارتاپهای کوچک هم دیده شوند. عده دیگر میگویند استارتاپهای کوچکی که دیده نمیشوند و تحت فشار هستند باهم جمع شده و یک گروه قدرتمند بهوجود آورند. عادل طالبی معتقد است گروه اول کاملا در اشتباهند و نمیتوان به دیگران که توانایی بالاتری دارند، گفت که دست از فعالیت بیشتر بردارند. باید اجازه داد تا بازار مسیر خود را پیدا کرده و تصمیمگیرنده باشد. گروه دیگر درست میگویند و استارتاپهای کوچک باید تجمیع شوند و باهم کار کنند تا روزی در قد و قواره بزرگها ظاهر شده و در آن حد فعالیت کنند.
عادل طالبی، استراتژیست کسب و کارهای دیجیتال، در رابطه با مشکلات استارتاپها در زمینه تبلیغات میگوید: «در حال حاضر دو دسته استارتاپ در اکوسیستم ما وجود دارد. استارتاپهایی با سرمایه زیاد و پشتوانه سرمایهگذار بزرگ، و استارتاپهایی که معمولا از فضای اشتراکی استفاده میکنند با سرمایه شخصی یا کمک انجلها و با سرعت کم ادامه میدهند. دسته اول در زمینه تبلیغات مشکلی ندارند و به دلیل توان مالی بالا و پول کافی، دستشان در انتخاب رسانه باز است. اتفاقی که به علت پولدار بودن تعدادی از کسب وکارها در بازار افتاده این است که قیمت مدیا افزایش پیدا کرده است. برای مثال در گذشته اگر تبلیغی 100هزار تومان هزینه داشت، امروز همان تبلیغ با 300هزار تومان انجام میشود. علت این امر حضور استارتاپهای بزرگ و پولدار است و رقابتی که با یکدیگر دارند. در این ماجرا تنها استارتاپهای کوچک هستند که تحت فشار قرار میگیرند. چراکه در چنین شرایطی امکانی برای استفاده از رسانه ندارند.»
به گزارش شنبهپرس، طالبی اضافه میکند: «برای دیده شدن و اثربخشی، تبلیغات باید به تعداد لازم و کافی انجام شود. رقابت در این زمینه برای استارتاپها نابرابر شده است. به همین دلیل حتی امکان حضور در این فضا از استارتاپهای کوچک گرفته شده است. در گذشته استارتاپهای کوچک امکان استفاده از رادیو، تلویزیون، بیلبورد و این قبیل رسانههای بزرگ را نداشتند، تنها فضاهای دیجیتال برای تبلیغاتشان وجود داشت. امروز هم علاوه بر نداشتن رسانههای بزرگ، فضای دیجیتال را هم به علت حضور رقبای قدرتمند و گرانی، از دست دادهاند. از سوی دیگر، در حوزه تبلیغات تقاضا بیشتر از عرضه شده است. استارتاپهایی هستند که حتی حاضرند گاهی در حد جند میلیارد تومان هزینه کنند، ولی جایگاه تبلیغاتی که بتواند این پول را جذب کند وجود ندارد؛ این یعنی کمبود رسانه. در این شرایط ، مشخص است که همان مقدار کم هم ، بطور کامل در اختیار رقبای قدرتمندتر قرار میگیرد.»
استارتاپهای کوچک و بار روانی ناشی از فضای تبلیغات رقیبان!
وی افزود: «معضل دیگری که در استارتاپهای کوچکی که توسط چند جوان شروع راهاندازی شده وجود دارد، بار روانی و استرس ناشی از تبلیغات استارتاپهای دیگر هماندازه با خودشان است. چراکه تصور میکنند بدون تبلیغ شکست خواهند خورد. اگر به هر دلیلی هم شکست بخورند، فکر میکنند به علت نداشتن امکان تبلیغات بزرگ بوده است. استارتاپها باید این آگاهی را پیدا کنند که طرز فکر “اگر استارتاپی توانایی بیلبورد زدن دارد، من هم باید این کار را انجام دهم , اگر به این ناامیدی برسم که نمیتوانم تبلیغ کنم پس شکست خواهم خورد” کاملا اشتباه است.»
این استراتژیست راهکاری برای استارتاپهای کوچک در این زمینه ارائه میدهد: «روشهای خلاقانه پی بگیرند. البته گاهی ممکن است بخاطر خلاقیت، از خط قرمزها عبور شود. این مورد نگران کننده تا به حال چندبار در تبلیغات دیده شده است. اینطور نیست که بگوییم دست اندرکاران اینگونه تبلیغات، افرادی ناآگاه و بی ادب باشند. میتوان گفت این امر تنها به دلیل جبر و فشار مالی بر سیستمهاست که توانایی پرداخت هزینههای تبلیغات ندارند و از طرفی نیاز به دیده شدن و جلب توجه دارند، پس متاسفانه دست به چنین اقداماتی میزنند.»
به عقده طالبی از دیگر مشکلات موجود در حال حاضر، تنگ شدن فضای دیجیتال برای استارتاپهای کوچک است. او اشاره میکند، در قدیم امکان کانتنت مارکتینگ وجود داشت. به این معنی که حدود 5 سال پیش با داشتن سایتی که تنها حدود 20 مقاله پرمحتوا و معتبر داشت، به راحتی امکان جذب روزی 10000 یا 20000 مخاطب وجود داشت. اما حالا اینقدر تعداد رقبای خرد و درشت زیاد شده است که چنین روشهایی دیگر جوابگو نیستند.
طالبی ادامه میدهد: « با شرایط فعلی استارتاپها مجبور میشوند به سراغ شتابدهندههایی که سرمایه دارند بروند. متاسفانه در بحث شتابدهندهها هم، تعداد زیادی شتابدهنده کوچک به وجود آمده است. اگر تجمیع این شتابدهندهها اتفاق بیفتد و به شتابدهندههایی بزرگ و پرقدرت تبدیل شوند، فواید بسیاری به همراه خواهد داشت. همراه با قدرت گرفتن، پشتوانه مالی قویتری هم خواهند داشت. در زمینه تبلیغات هم بسیار قدرتمندتر و موثرتر عمل میکنند. رسانه دیجیتالی که تمام جایگاههایش را برای یکسال در اختیار استارتاپها قرار دهد امکان بسیار خوبی قلمداد میشود ولی این امر به مقدار زیادی پول نیاز دارد که از عهده شتابدهندههای کوچک برنمی آید. و یا پرداخت مبلغ زیادی بابت قراردادی یکساله با شهرداری برای تعدادی بیلبورد و استفاده از صرفه مقیاس که باعث کاهش هزینه نسبت به گرفتن بیلبورد تکی است. تنها برای ویسیها و شتابدهندههای بزرگ ممکن است.»
به گفته طالبی: «در حوزه شبکههای اجتماعی بازخورد زیادی برای استارتاپها وجود ندارد. دلیلش هم این است که در این حوزه به اشباع رسیدهایم و شاهد روند نزولی این شبکهها هستیم. برای بقا در بازار، نیاز به تبلیغ و حضور در فضای رسمی مارکتینگ داریم. هر دو این موارد هم با صرف پول امکانپذیر است. علاوه بر تمام اینها، برای رسیدن به هدف و داشتن افراد خلاق و متخصص هم به سرمایه و پول نیاز است. البته پول به تنهایی نمیتواند مشکلات را حل کند؛دراصل باید پول هوشمند باشد و درست و هدفمند سرمایه گذاری انجام شود. اسمارت مانی در سیستم جاری شود و بستری فراهم کند برای اصلاح و بهبود اکوسیستم.»