بزرگترین درسی که از پروژه کافهبازار گرفتیم این بود که نباید زود اگزیت کنیم. چراکه ما خیلی زود از کافهبازار خارج شدیم که تصمیم درستی نبود. بعد از این تجربه کمکم پرتفوی حوزه استارتاپی خود را بزرگتر کردیم. بخشی از سرمایهگذاریهای استارتاپی ما هنوز افشا نشده است. این اواخر بود که پروژه علیبابا را رسانهای کردیم.
رضا زرنوخی مدیرعامل صندوق توسعه تکنولوژی ایران و رییس انجمن ویسی ایران در حاشیه همایش یلدای کارآفرینان استارتاپی درگفتوگویی با شنوتو به برخی از مهمترین پرسشهای حوزه سرمایهگذاری در استارتاپها پاسخ داده است. از سوال در مورد معامله علیبابا با سرآوا گرفته تا ورود دولتیها به اکوسیستم استارتاپی. خلاصهای از مهمترین پاسخهایش را مکتوب کردهایم. همچنین شما میتوانید فایل کامل این مصاحبه را بشنوید.
عملکرد صندوق توسعه تکنولوژی موفق بوده است
صندوق توسعه تکنولوژی ایران یک ویسیفرم (VC Firm) است که از سال 68 فعالیت خودش را در حوزه کسب وکارهای متوسط و کوچک شروع کرده است. سهامداران صندوق هم تقریبا شصت درصد خصوصی و 40 درصد بانکها و نهادهای دولتی هستند. از نظر من عملکرد صندوق، موفق بوده است، چون هم بازدهی مالی داشته و سهامدارانش راضی هستند، و هم در این سالها پایدار بوده است. یکی از ویژگیهای خوب سهامداران صندوق این بوده که اجازه دادهاند به جای دریافت سود، سرمایهگذاریهای بیشتر انجام شود و پرتفوی صندوق بزرگتر شود.
از سال 89 وارد حوزه استارتاپها شدیم
صندوق در ابتدا روی شرکتهای حوزه فناوری مانند تجهیزات پزشکی و زیست فناوری متمرکز بوده است. صندوق از سال 89 وارد حوزه آیتی شده است. برای مثال اولین سرمایهگذار پروژه کافهبازار و دیوار ما بودیم که ارزش افزوده خیلی خوبی هم برای صندوق داشت.
درسی که از کافهبازار گرفتیم
بزرگترین درسی که از پروژه کافهبازار گرفتیم این بود که نباید زود اگزیت کنیم. چراکه ما خیلی زود از کافهبازار خارج شدیم که تصمیم درستی نبود. بعد از این تجربه کمکم پرتفوی حوزه استارتاپی خود را بزرگتر کردیم. بخشی از سرمایهگذاریهای استارتاپی ما هنوز افشا نشده است. این اواخر بود که پروژه علیبابا را رسانهای کردیم.
شب قبل از اعلام معامله با سرآوا…
فکر نمی کردیم که خبر سرمایهگذاری علیبابا و معامله با سرآوا اینقدر سروصدا کند! ما تا شب قبل از اعلام این خبر، یک مشکل حقوقی داشتیم و نمیدانستیم که این مشکل برطرف میشود و آیا میتوانیم تفاهم را نهایی کنیم یا خیر. تا دیروقت هم گرفتار بحث درمورد این مشکل بودیم. ظهر فردا که این مشکل در حال برطرف شدن بود من به آقای رحمانی گفتم که اگر موافق باشد خبر این معامله را در دی 8اعلام کنیم. اما خیلی زودتر از آن که ما فکر کنیم خبر در رسانهها پیچیده بود.
یکی از مشکلاتی که باعث میشود این قراردادها افشا نشود، ترس از ریسک شکست است. چون فکر میکنند اگر افشار شود و استارتاپ شکست بخورد نگاه سرمایهگذاران به آن ویسی تغییر خواهد کرد. بنابراین توصیه من این است که قراردادهایی را افشا کنیم که استارتاپ موردنظر از مراحل اولیه رشد عبور کرده باشد. البته این روزها برخی استارتاپها بدون اعلام رقم، حتی سرمایهگذاریهای اولیه خود را هم اعلام میکنند.
با ورود سرآوا به توشا همکاریهای صندوق به عنوان سرمایهگذار اولیه با استارتاپهای این هلدینگ کماکان ادامه خواهد داشت. مهمترین کاری که ما به عنوان سرمایهگذار هوشمند باید انجام دهیم این است که انعطاف داشته باشیم و اجازه دهیم تیمی که در حال کار است تصمیمهای خودش را بگیرد، شبکهسازی کند، برندهای جدید را به مجموعهاش اضافه کند و… جنس کمکهای ما به عنوان سرمایهگذار از این دست خواهد بود. مثلا یکی از چالشهای بزرگ این است که هکرها ممکن است به سایتی که این همه پول جذب کرده حمله کنند. بنابراین ما به عنوان تسهیلگر برای برداشتن این استرس از روی تیم برنامههای تازهای را به آنها میدهیم و کمک هایی که در برنامههای خودشان از قبل تعریف نشده را به آنها ارائه میکنیم.
یکی از کمکهایی که ما به عنوان سرمایهگذار اولیه به علیبابا کردیم اعتماد به نفس دادن به بنیانگذارها برای مذاکره با یک سرمایهگذار بزرگ بوده است.
تله رونمایی دولتیها!
نهادهای دولتی بزرگترین مشکلی که دارند «تله رونمایی» است. دولت همین که یک پروژه رونمایی میشود فکر میکند کار تمام شده است. در حالی که برای بخش خصوصی، با رونمایی تازه کارش شروع میشود. به همین دلیل حضور سرمایهگذارهای دولتی در استارتاپها ممکن است با خطر تله رونمایی همراه باشد. از طرفی دولتیها نمیتوانند با رشد استارتاپها همقدم شود. توصیه ما این است که دولتیها وارد سرمایهگذاری در استارتاپها نشوند بلکه وارد معامله با سرمایهگذارها و ویسیها شوند. مثلا ریسک سرمایهگذاری ویسی ها را قبول کنند یا به آنها مشوقهایی بدهند.
دولت در حوزه اقتصاد دانشبنیان دچار سردرگمی است. پولهایی وارد حوزههایی کرده که نه کار میکند و نه دولت تغییری در برنامه آنها میدهد. دولت یا باید در حوزه دانشبنیانها برود به سمت خلق داستانهای موفقیت یا اینکه از این حوزه بکشد کنار. این روزها دولتیها خیلی وسوسه شده که با سلبریتیهای استارتاپی عکس بگیرند و بگویند ما این فضا را راه انداختهایم. اشکالی هم ندارد که برای آنها جا بگذاریم که حضور داشته باشند، اما دولتیها نباید وسوسه شوند که وارد حوزه اجرا شوند.
دولت در همین روزهای بیپولیاش پول خوبی خرج دانشبنیانها کرده که معلوم نیست نتیجهاش چی بوده و چه کارآفرینیهایی با آن انجام شده است. بنابراین توصیه ما به دولت این است که همین دانشبنیانها را ساماندهی کند و اگر توانست نتیجه موفقی از آن بگیرد، بعد وارد حوزه استارتاپها شود. تاکید میکنم دولت در حوزه استارتاپها فقط باید به سرمایهگذارها مشوق بدهد.