به شدت معتقدم که در جایی باید استارتاپ بودن را کنار بگذاریم و از پیله خودمان بیرون بیاییم. گذشته از اینکه هدف ما از فعالیت پول است یا شهرت یا هر مورد دیگری، باید برای موفقیت تلاش کنیم و در یکجا نمانیم.
یکی از سوالات و مباحث همیشگی که در اکوسیستم استارتاپی مطرح بوده است و تقریبا هنوز فعالان به یک عقیده واحد در این رابطه نرسیدهاند این است که استارتاپها تا کجا استارتاپ هستند و از کجا باید تغییر وضعیت دهند. مهدی سجادی همبنیانگذار گوبل در این رابطه معتقد است، استارتاپ واژهای است که تقریبا از دهه 90 میلادی، با تعریف مشخصی متولد شد. در رابطه با بعضی استارتاپها میبینیم که به واقع در حد و اندازه شرکت هستند ولی همچنان اصرار به استارتاپ ماندن دارند. مثال این شرکتها هم در پارک علموفناوری زیاد دیده میشود که این پارک اسما برای استارتاپهاست ولی شرکتهای بزرگی هم در آن دیده میشود. این نکته را هم باید درنظر داشته باشیم که شرکت شدن الزاما بسته به میزان سرمایه نیست. اصطلاحی وجود دارد که میگویند جایی که تیشرت را درآوردید و کتوشلوار پوشیدید، آن جا زمان شرکت شدن است!
استارتاپ بودن مد است
به گزارش خبرگزاری شنبهپرس، سجادی در بیان علت اینکه چگونه در مدت کوتاهی به شرکت تبدیل شدند، میگوید: «برجستهترین علتی که ما توانستیم از استارتاپ به یک شرکت تبدیل شویم، این بود که ما برای استارتاپ شدن شکل نگرفته بودیم. واقعیت این است که از همان روز اول که به عنوان استارتاپ شروع کردیم تمام تلاشمان را بر این گذاشتیم که از حالت استارتاپ بودن خارج شویم و در عرض 6 ماه موفق شدیم به خواستهمان برسیم. من به شدت معتقدم که در جایی باید استارتاپ بودن را کنار بگذاریم و از پیله خودمان بیرون بیاییم. گذشته از اینکه هدف ما از فعالیت پول است یا شهرت یا هر مورد دیگری، باید برای موفقیت تلاش کنیم و در یکجا نمانیم. تنها عامل این مورد به نظر من این است که اسم استارتاپ بودن مد شده و همه میخواهند آن را یدک بکشند. ولی با تفکر استارتاپی، تا نقطه خاصی میتوانیم شتاب بگیریم ولی از آن نقطه به بعد باید تفکراتمان را تغییر دهیم و سراغ تفکرات بزرگتری رویم.»
گوبل و چند اپلیکیشن تجاری شده در جهان
سجادی، از شروع فعالیتشان به این صورت میگوید: «حدودا از بهمنماه 95 کار را شروع کردیم و نزدیک به 5 تا 6 ماه برای بیزینسپلن زمان گذاشتیم تا آماده شد. در آن زمان ما فقط در حوزه تولید بازی کار میکردیم. سرباز، نام اولین بازیای بود که تولید کردیم. سرباز پیش رفت و ادامه داشت تا درکنارش چندین بازی دیگر از جمله مافیا تولید شد. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدیم که استارتاپ بودن بازه زمانی خاصی دارد و از نقطهای به بعد، کسبوکار از حالت استارتاپی خارج میشود و ما در آن زمان، یک شرکت شدیم. کار را گسترش دادیم و فعالیتهای دیگری هم اضافه کردیم. از ابتدا اپلیکیشن و وبسایت هم میزدیم اما نه به صورت متمرکز، ولی بعد از آن زمان، برای هرکدام از این فعالیتها، تیم جداگانهای در مجموعه تشکیل دادیم. سمت بات تلگرام هم رفتیم در آن زمینه هم فعالیت داشتیم تا مشکل فیلترینگ پیش آمد، کمی متوقف شد ولی خوب هنوز فعالیت داریم.»
او ادامه میدهد: «در تیم ما نیروهایی با تجربه 10ساله کار در همین زمینه دارند و فکر میکنم تجربه آنها سهم زیادی در موفقیت شرکت داشته است. زمانی در جایگاهی بودیم که لازم بود یک سری کارهای جانبی برای داشتن سرمایه بیشتر انجام دهیم تا بتوانیم محصولات اصلیمان را به موفقیت برسانیم. یکی از کارهای جانبی، برنامهنویسی برای چند شرکت خارجی بود. الان باید بگویم همان کارهای جانبی، منبع درآمد بسیار خوبی برای ما شده است. با کشورهایی مانند هند و پاکستان کار کردیم و الان با کشورهایی مانند سودان، آمریکا، آلمان در حال همکاری هستیم که به دلیل خوشقولی که از ما دیدند، هنوز هم با ما کار میکنند و راضی هستند. البته این شرکتهای خارجی که با ما کار میکنند، شرکتهای بزرگی نیستند ولی مزیت بزرگی که برای ما دارد، واحد پولی دلار و یورو پروژههایشان است. حتی دو تا از همکاران ما از همین طریق با شرکتها آشنا شدند و الان در همان شرکتها مشغول به کار هستند. نوع همکاری ما با آن شرکتها از یک گرافیک ساده بوده است تا طراحی سایت و اپلیکیشن. الان 3 یا 4 تا از اپلیکیشنهای ما در خارج از کشور تجاری شدهاند.»
سرمایه اصلی، نفرساعتی است که کار میکند!
سجادی در رابطه با وضعیت اکوسیستم میگوید: «من از سال 92 که 18 ساله بودم به عنوان دولوپر شروع به فعالیت کردم و وارد اکوسیستم شدم و الان بعد از حدود 5 سال، وضعیت متفاوتی دارم، ولی در کل این سالها خیلی از مسائل در این فضا، ثابت ماندهاند. یکی از آن موارد این است که افراد تمامی موارد را وابسته به سرمایه میدانند در صورتیکه شعار نیست ولی واقعا سرمایه اصلی برای کار در هر کسبوکار، نیروی نفرساعتی است که روی یک پروژه خاص کار میکنند. یکی از تجربیات خود ما که بسیار کمککننده بود، این بود که در اوایل کار، ما فکر میکردیم مهمترین عامل موفقیت، انجام تبلیغات آن هم در یک کانال پرممبر و با هزینه بالا خواهد بود. همین امر ما را از توجه به شبکهای که اطرافمان داشتیم غافل کرده بود. ولی زمانی که شروع کردیم در همین شبکه کوچک اطراف خودمان صحبت کردن، هم توانستیم برای بازیهایمان که محصولات بودند یوزر بگیریم و هم برای شرکت پروژه و به همین ترتیب حتی توانستیم شغل ایجاد کنیم. به همین دلیل باید بدانیم که شبکه سازی و توجه به آن عامل بسیار مهمی است.»
اهمیت کارکردن برای دیگران
سجادی اشاره میکند: «مورد دیگری هم وجود دارد که من فکر میکنم انجامش لازم است، تا برای کسی کار نکردهاید، تحت هیچ شرایطی برای خودتان کار نکنید چون واقعا مهم است که برای کار کردن یک نظم خاصی داشته باشید. برای مثال اینکه بدانید برای کار کردن زمانبندی بسیار مهم است و هر روز راس ساعت خاصی باید طبق برنامه کار را شروع کرد. علاوه بر آن بسیار مفیدتر خواهد بود که اگر حتی ایدهای دارید، عملیاتی کردن آن را به زمان دیگری موکول کنید و جایی برای کسی مشغول به کار شوید، به این صورت هم مقداری پول کسب میکنید و هم تجربه به دست میآورید و در کنار تمام آنها، شبکهای که برای موفقیتتان در کار لازم دارید را شکل میدهید و تقویت میکنید.»