از عمر رویش و عصر استارتاپها زمان زیادی نمیگذرد. تمامی خالقان استارتاپها ایدهای دارند که به سرمایهگذاری نیاز دارد. سرمایهگذاریای که معمولاً با ریسکهایی همراه است؛ چون تمامی ایدهها، تا زمانی که به مرحلۀ اجرا برسند، به بازبینی و بازسازی دوباره نیاز دارند. در چنین مرحلهای، فاکتور زمان، که برای راستیآزمایی ایده نیز باید به آن توجه ویژه کرد، اهمیت فوقالعادهای پیدا میکند. هر استارتاپی برای اینکه در حوزۀ خود حرفی برای گفتن داشته باشد و چیرهدست شود، باید از تونل زمان عبور کند. عبور درست از چنین تونلی نتایج مطلوبی را برای کشورها به همراه خواهد داشت، نتایجی که بهخوبی میتوان در کشورهای آمریکایی و آفریقایی مشاهده کرد. در حال حاضر، دولت و شرکتهای بزرگ فعال در کشورهای آمریکایی و آفریقایی به یاری استارتاپها آمدهاند و توانستهاند به نتایج خوبی در حوزههای تکنولوژی و آموزش و… برسند. چنین کشورهایی برای همراهی استارتاپها و رسیدن به مقصود، مرحلۀ راستیآزمایی ایده را با دقت و وسواس بسیار طی کردهاند؛ مرحلهای که در ایران برای عبور از آن صبوری لازم را نداریم و فقط شرکتهای بزرگ برای جانماندن از قافلۀ ترند حمایت از استارتاپها دستبهکار شده و باعث شدند که ما هر روز خبر سرمایهگذاری یک شرکت بزرگ را از استارتاپی بشنویم. سرمایهگذاریای که پس از مدتی شاهد کمرنگشدن و یا ازبینرفتن آن هستیم و استارتاپ حمایتشده پس از مدتی از گردونۀ بازار خارج میشود. چنین همراهیای مانند زمانی است که شرکتهای ایرانی بهیکباره همگی خواهان اجرای طرحهای مسئولیت اجتماعی شدند. طرحهایی که تعداد اندکی از آنها به نتیجه و بلوغ رسید و آوردۀ خود را به میدان آورد. شرکتهای سرمایهگذار پس از مشخصکردن انتظارات خود از آوردۀ استارتاپها و مدیریت آنها باید وارد میدان شوند. دنبالهروی از مابقی شرکتها و ترند روز کمکی به شرکتها و استارتاپها نخواهد کرد.
نگاهی نو به چالشهای کسبوکارها توسط استارتاپها
شرکتهای بزرگ جهانی با ایجاد فضایی مناسب از افراد صاحب ایده دعوت میکنند تا طرحهای خود را با آنها به اشتراک بگذارند. معمولاً چنین شرکتهایی طرحهایی که در راستای حوزۀ فعالیت آنها باشد مورد حمایت قرار میدهند. طرحهایی که بتوانند چالشهای شرکتها را برطرف کنند. چالشهایی که قبل از اعلام به افراد، دستهبندی و الویتبندی زمانی شدهاند. پس از این مرحله، پنل درخواستکنندهای ایجاد و از افراد صاحب ایده دعوت میشود که متناسب با چالشها، طرحهای خود را ارائه کنند. چنین مرحلهای آغاز ماجراست. شرکتها پس از دریافت طرحها به بررسی دقیق آنها میپردازند. اگر پاسخ امکانسنجیها مثبت باشد، شرکتها شروع به سرمایهگذاری میکنند. طرحهایی که تبدیل به استارتاپ شدهاند، رها نشده و توسط شرکتهای سرمایهگذار، نظارت میشوند. شرکتها در راستای این نظارت گنجینۀ تجربه و دانش خود را که سالیان سال به دست آوردهاند، با استارتاپها به اشتراک میگذارند؛ چون جوانان فعال در استارتاپها دارای دانش لایتناهی برای حل تمامی چالشها نیستند. این جوانان با ارائۀ طرحهای خود به شرکتها کمک میکنند که با نگاهی نو به چالش خود نظاره کنند. شرکتها پس از مدتی چنین استارتاپهایی را به بدنۀ سازمان خود اضافه میکنند. تمامی شرکتها با توجه به ورود به دوران پساکرونا، به چنین نگاه تازهای نیاز دارند. با ورود به پساکرونا، نیاز مصرفکنندگان، مشتریان و جامعه تغییرات اساسی پیدا کرده است. اینجاست که حضور استارتاپها و نگاه تازۀ آنها اهمیت پیدا میکند. آنها با ارائۀ طرحهای ویژه باید پا به عرصه بگذارند و به کسبوکارها کمک کنند که به دوران قبل از کرونا بازگردند. برای مثال، در بسیاری از کشورها، ازجمله کشورهای آفریقایی، ما شاهد ظهور اپلیکیشنهای آموزشی پس از ورود به دوران کرونا هستیم. اپلیکیشنهایی که آموزش را برای تمامی قشرهای جامعه با هر سطح درآمدی آسان کرده و سطح سواد دنیا را افزایش دادهاند. شرکتهای ایرانی نیز مشکلات بسیاری دارند که اگر بتوانند آنها را بهدرستی دستهبندی و مدیریت کنند، حتماً به نتایج درخشانی در این زمینه دست پیدا خواهند کرد.
حمایت از طرحها و ایدهها
حمایت از طرحها و ایدهها فرصتی است که برای کسبوکارهای ایرانی فراهم شده است. فرصتی که اگر بهدرستی از آن استفاده نکنیم، در جغرافیایی به غیر از ایران ظهور میکنند. وقتی کسبوکارها برای خلاقیت حصارکشی میکنند، برای زایش ایدههای جدید مزاحمت ایجاد میکنند. کسبوکارها میتوانند همکاریشان را با استارتاپها مدیریت کنند، اما اعمال نفوذ و تغییر جهت آنها مطابق با سلیقۀ شخصی، مسیر را برای رسیدن به غایت نهایی دچار مشکل میکند. استارتاپها از طریق اعمال نفوذ کردن با سیستم مدیریت سنتی و نیز سلیقهمداری نمیتوانند به سرمنزل مقصود برسند. اجرای چنین سبک مدیریتیای نیاز به فرهنگسازی دارد و کسبوکارها باید پا در بستر حمایت بگذارند و از فرصت پیشآمده بهدرستی استفاده کنند. تجارتی که شرکتهای داخلی در حال انجام آن هستند، به نقطهای رسیده که مانند قبل سودآور نیست و بهتر است آنها از دریچههایی استفاده کنند که منافع حاصل از آنها بتوانند برای طی مسیر اصلیشان مفید باشند.
ویژگیهای مصرفکنندگان در پساکرونا
طبق پیشبینیهای صورتگرفته، قیمت ارزاق عمومی در سال 2022 افزایش خواهد داشت و چنین اتفاقی به حرکت طبقات اجتماعی جامعه منجر خواهد شد و مصرفکنندگان از طبقهای به طبقۀ دیگر، تغییر جایگاه خواهند داد. کسبوکارها نیز با چنین حرکتی دچار چالش شده و سهم بازار آنها از قسمتی به قسمت دیگر جابهجا خواهد شد. بر همین اساس، تمامی کسبوکارها باید به فکر تغییر و بازبینی محصولاتی باشند که به بازار ارائه میکنند تا بضاعت مالی مصرفکنندگان را تأمین کنند. علاوهبراین، کرونا باعث حرکت کسبوکارها بهسمت دیجیتالشدن و رشد کسبوکارهای اینترنتی شد. حرکتی که طبق پیشبینیهای صورتگرفته برای دوران پساکرونا، باید برای آن فکری کرد؛ چون مصرفکنندگان همچنان در پی لذت خرید فیزیکی و لمس محصولات از نزدیک هستند و هر لحظه امکان دارد با عادیشدن شرایط به حالت قبل بازگشته و کسبوکارهای اینترنتی با نزول روبهرو شوند.
علاوه بر مواردی که به آنها اشاره شد، عامل دیگری نیز بر مصرفکنندگان تأثیر گذاشته است. افسردگی شایعشده در جامعه باعث شده است که مصرفکنندگان به توجه بیشتری از سمت تولیدکنندگان نیاز داشته باشند. مصرفکنندگان انتظار دارند سرویس و پروموشنهایی از سمت تولیدکنندگان دریافت کنند. سرویس و پروموشنهایی که رابطۀ عاطفی با مصرفکنندگان ایجاد کنند. رابطهای که میتوان براساس اطلاعات کسبوکارها از مشتریان ایجاد کرد. استفادۀ درست از اطلاعات، به ایجاد رابطۀ عاطفی با مصرفکنندگان و وفادارکردن آنها در دوران پساکرونا کمک خواهد کرد.
عامل بعدی، توجه به خصوصیتهای انسانی و زیستمحیطیای است که از این پس نقش پررنگی را ایفا خواهد کرد. کمک کسبوکارها به تولیدکنندگان مواد اولیه و حضور آنها در امر آموزش و پرورش و تولید، همگی مهم خواهد شد. علاوهبراین، کرۀ زمین با مشکلات بزرگی مانند گرمشدن هوا، گازهای گلخانهای و… روبهرو شده که کسبوکارها نقش مهمی در برطرفکردن آنها بازی میکنند. چنین نقشی حس تعلق را در مصرفکنندگان ایجاد خواهد کرد. تمامی چالشهایی که از آنها یاد شد، بستر خوبی را برای حضور پررنگ استارتاپها در جامعه فراهم کردهاند. این چالشها، حقایقی هستند که پس از دوران کرونا شاهد آنها خواهیم بود و کسبوکارهایی که برای حل آنها چاره داشته باشند، موفق خواهند شد.
کسبوکارها نیز برای حل این چالشها، به کمک استارتاپها نیاز دارند. کسبوکارهای ایرانی برای دوران پساکرونا آماده نیستند و برای آن برنامهریزی دقیقی ندارند. در این زمینه، بهتر است که کسبوکارها روی ایدههایی که به آنها راهحل وفادارسازی مشتریان را ارائه میکنند، سرمایهگذاری کنند. درمجموع، استارتاپها فقط برای تولید محصول نیستند، استارتاپهایی هم باید درزمینۀ تربیت مدیران، وفادارسازی مشتریان، آموزش نیروهای انسانی کارآمد و… خلق شده و رشد کنند.
علیرضا سرابچی
فعال حوزۀ مارکتینگ و تولید محتوا