رابطه استارت‌آپ و سرمایه‌گذار به زبان خودمانی

یادداشتی از شایان شلیله، دبیر انجمن صنفی کسب‌وکارهای اینترنتی

0

باید بگم که کنترل و مدیریت یک شرکت شاید بشه خط مقدم جبهه و واقعا کسی که اونجاست با بازخوردهایی که از مخاطب دریافت می‌کنه، می‌تونه تصمیم بهتری رو برای ادامه مسیر کسب‌و‌کار بگیره. اگر سرمایه‌گذار اعتقاد داره که بنیانگذار توان تصمیم‌گیری درست رو نداره، باید بگم که در سرمایه‌گذاری خودش و بنیانگذاری که روی اون سرمایه‌گذاری انجام شده، اشتباه کرده.

چرا سرمایه‌گذار ‌یا نماینده او نباید در مراحل اولیه در‌ هیات مدیره استارت‌آپ حضور داشته باشد؟

این سوال رو جواب دادن شاید خیلی سخت باشه، شاید باید از زاویه‌های مختلف به آن نگاه کرد، ولی دیدگاه من به طور کلی این است که سرمایه‌گذار باید قبل از انجام سرمایه‌گذاری شخص و یا تیمی که می‌خواد در آن سرمایه‌گذاری کنه رو به خوبی بشناسه و با اعتماد کامل در آن کسب‌و‌کار سرمایه‌گذاری انجام بده.

بعد از شروع سرمایه‌گذاری، حداقل برای مدت زمان سرمایه‌گذاری، باید اجازه بده که تیم و شخص بنیانگذار برنامه‌ها و طرح‌های خودشان رو پیاده کنند. قبل از اینکه سرمایه‌گذاری اتفاق بیفته، حق سرمایه‌گذاره که تمام سوالات و احتمالات و برنامه‌های لازم رو از تیم بخواد، ولی وقتی که تیم وارد تولید محصول و تست آن در بازار می‌شه، نباید سرمایه‌گذار با زور نظرات خودش رو به تیم قالب کنه و در تصمیم‌گیری‌ها دخالت کنه.

باید بگم که کنترل و مدیریت یک شرکت شاید بشه خط مقدم جبهه و واقعا کسی که اونجاست با بازخوردهایی که از مخاطب دریافت می‌کنه، می‌تونه تصمیم بهتری رو برای ادامه مسیر کسب‌و‌کار بگیره. اگر سرمایه‌گذار اعتقاد داره که بنیانگذار توان تصمیم‌گیری درست رو نداره، باید بگم که در سرمایه‌گذاری خودش و بنیانگذاری که روی اون سرمایه‌گذاری انجام شده، اشتباه کرده.

اون دسته از سرمایه‌گذار‌هایی که دوست دارن در مدیریت کسب‌و‌کار دخالت کنن، باید بدونن که سرمایه‌گذاری در یک استارت‌آپ با استخدام کارمند خیلی فرق داره‌ و نمی‌تونن با سرمایه‌گذاری کردن توی یک استارت‌آپ از اون تیم بخوان که از فردا فرمان‌بردارشون باشن.

 

بهترین مدل کمک سرمایه‌گذار به تیم چی هست؟

حالا به این سوال پاسخ بدیم که سرمایه‌گذار چطوری می‌تونه به تیم کمک کنه؟ همه ما کلمه Smart money  رو شنیدیم و من خودم خیلی اعتقاد دارم که پولی که پشتوانه دانش داشته باشه، می‌تونه به استارت‌آپ‌ها بهتر و بیشتر کمک کنه.

خیلی وقت‌ها انتقال تجربه‌ها به تیم می‌تونه سرعت رشد اون استارت‌آپ رو بالا ببره‌ و خیلی وقت‌ها از اشتباه‌های تکراری جلوگیری کنه. ولی فراموش نکنید که نمی‌شه جلوی همه اشتباه‌ها رو گرفت. و هیچ وقت یک سرمایه‌گذار نباید دنبال این باشه که در استارت‌آپی که سرمایه‌گذاری کرده هیچ اشتباهی رخ نده.

هر بنیانگذاری باید فرصت این رو داشته باشه که اشتباه کنه. ما‌ها از این اشتباه‌ها تجربه کسب می‌کنیم. هیات مدیره باید دست کارآفرین و بنیانگذار رو باز بذاره تا برنامه‌های خودش رو اجرا کنه و بپذیره که احتمال اشتباه و خطا هم وجود داره.

سرمایه‌گذار می‌تونه در‌هیات مدیره هم حضور داشته باشه ولی خیلی روشن باید قبل از سرمایه‌گذاری این مشخص بشه که در چه مواردی می‌خواد تصمیم‌گیرنده باشه، یا در تصمیم‌گیری نقش داشته باشه و چه مواردی رو به صورت کامل به بنیانگذار اجازه و اختیار عمل می‌ده.

البته نظر من این نیست که سرمایه‌گذار از وضعیت شرکت خبر نداشته باشه. به نظر من اطلاعات مالی و برنامه‌های مربوط به توسعه محصول‌ و همه گزارش‌ها باید به صورت کامل به سرمایه‌گذار داده بشه. مخفی‌کردن گزارش‌های مالی و حتی اشتباه‌ها از سرمایه‌گذار کار درستی نیست و باعث می‌شه که اعتماد بین سرمایه‌گذار و اون استارت‌آپ از بین بره.

سرمایه‌گذار‌ها‌ بخشی از تصمیم‌گیری‌های مربوط به شرکت شامل فروش محصول خارج از چارچوب و روال شرکت، یا تغییر بودجه‌های زیاد چه در قالب افزایش و یا چه کاهش، تعدیل نیرو و یا گرفتن نیرو بیشتر از اون چیزی که در پلن اومده رو حق دارن که ‌نظر بدن یا اصلا محدود‌کنن تصمیم‌گیری در این موارد رو به نظر مثبت سرمایه‌گذار در هیات مدیره و یا اصلا این مدل تصمیم‌گیری‌ها رو از کنترل هیات مدیره خارج کنن و فقط به مجمع یا با نظر سرمایه‌گذار محدود کنن.

این طوری خیلی از موارد و نگرانی‌های سرمایه‌گذار برای گرفتن کنترل در هیات مدیره و یا اصلا حضور در هیات مدیره برداشته می‌شه.

هیات‌مدیره یک استارت‌آپ، باید به کارها‌ و برنامه‌های شرکت به صورت کوتاه‌مدت و میان‌مدت و حتی بلند‌مدت نظارت کنه، اطلاعات رو ببینه در اون یک کار جمعی و تصمیم‌گیری گروهی اتفاق بیفته، به طور مشخص هم افرادی در این هیات مدیره می‌تونن به تصمیم‌گیری‌ها کمک کنن که سابقه زیادی در اون حوزه داشته باشن و یا به صورت روزانه درگیر مدیریت و اجرای شرکت باشن. این ترکیب از افراد باعث می‌شه در هیات مدیره تصمیم‌های درست‌تری برای ادامه مسیر اون استارت‌آپ گرفته بشه.

یه روشی که ‌خیلی مفیده و کمک می‌کنه، اینه که هیات مدیره واقعا اعضای تیم اون استارت‌آپ باشن. یا مثلا ۴ به ۱ باشه. (۴ نفر از مدیران استارت‌آپ و سرمایه‌گذار) با این روش، افراد کلیدی شرکت هم یاد‌می‌گیرن با همدیگه صحبت کنن و در تصمیم‌گیری‌ها مشارکت داشته باشن.

سرمایه‌گذار باید اعتماد تیم رو جلب کنه، برای اینکه نظراتش در تیم پذیرفته بشه. باید گزارش‌ها رو از تیم بگیره و نظرات خودش رو اعلام کنه، پیشنهاد‌های سازنده خودش رو مطرح کنه ولی برای اجرای اون‌ها پافشاری نکنه. سرمایه‌گذار نباید به تیم اجبار کنه، یا حتی برای به کرسی نشستن یه تصمیم لابی‌گری کنه. این مدل رفتار‌ها خلاقیت، اعتماد و کارگروهی رو بین تیم استارت‌آپ از بین می‌بره.

سرمایه‌گذار می‌تونه به جای اینکه پول خیلی زیادی پرداخت کنه، برای ۶ ماه به استارت‌آپ پول بده و در صورتی که از نتیجه راضی بود، دوباره سرمایه‌گذاری کنه و مرحله به مرحله با شناخت بیشتر نسبت به اون تیم سهام خودش رو افزایش بده.

بدترین کار هم اینه ‌که سرمایه‌گذار به واسطه اینکه در هیات مدیره کنترل داره، بخواد با فشار آوردن به واسطه عدم تایید پرداخت‌های مالی ‌یا پرداخت مبلغ سرمایه‌گذاری، تیم رو مجبور به پذیرش خواسته‌های خودش کنه. به نظر من اینجا که رسید، باید کلا با موفقیت اون استارت‌آپ خداحافظی کرد.

دوباره تکرار کنم، که فشار‌آوردن به تیم کارآفرین از نظر مالی برای پذیرش خواسته‌ها و تصمیم‌گیری و به کرسی‌نشوندن اون تصمیم اشتباه‌ترین کار ممکنی است که یک سرمایه‌گذار می‌تونه انجام بده.

 

در هر صورت فراموش نکنیم که:

گرفتن اختیار تصمیم‌گیری از بنیانگذار اشتباه بزرگی است، شاید بهتر باشه بگم که سرمایه‌گذاری در یک استارت‌آپ نباید دنبال این باشه که تمام رویاها و آرزوهای خودش رو دنبال کنه.

درهر صورت، هر چقدر هم که سرمایه‌گذار خوب باشه،‌ بعد از ۲ سال در صورتی که ایده درست اجرا نشده باشه یا استارت‌آپ موفق نشده باشه، می‌خواد به تیم کارآفرین بگه که شما نتونستید به موفقیت برسید، پس خیلی بهتره که از همین روز اول مشخص کنیم که نقش سرمایه‌گذار چی هست و نقش تیم کارآفرین چیه؟ که بعد از ۲سال به دنبال این نباشیم که کدوم تصمیم که با اجبار گرفته شده نتیجه این شکست بوده.

سرمایه‌گذاری باید اجازه بده که استارت‌آپ مسیر خودش رو پیش ببره، این مسیر یا همسو هست با برنامه‌های سرمایه‌گذاری یا نیست، اگر هست که می‌تونید سرمایه‌گذاری کنید دوباره در اون استارت‌آپ، اگر هم که نیست، دیگه سرمایه‌گذاری خودتون رو ادامه نمی‌دید و فراموش نکنید که شاید روزی بازگشت سرمایه شما خیلی بیشتر از اون چیزی باشه که شما دنبالش بودید.

 

نماینده سرمایه‌گذار در استارت‌آپ

حالا می‌خوام بگم به هر دلیلی قرار شد که سرمایه‌گذار در هیات مدیره باشه یا یک نفر رو در کنار تیم کارآفرین قرار بده که بتونه اطلاعات بهتر و کامل‌تری از شرکت داشته باشه. چرا وجود این فرد در تیم مهم هست؟ و چطوری باید انتخاب بشه؟ و آیا اصلا نماینده داشتن سرمایه‌گذار در استارت‌آپ کار درستی است؟

 

اول از همه موضوع اختیارات:

اگر این فرد اختیار تصمیم‌گیری نداشته باشه و فقط کارش گزارش نوشتن و اطلاع‌رسانی به سرمایه‌گذار باشه، باید اطمینان داشته باشیم که این دست گزارش‌ها و نقل مطلب‌ها کاملا شفاف و صادقانه برای سرمایه‌گذار تهیه می‌شه. نماینده یک سرمایه‌گذار هم البته نباید نظر‌ها و باور‌های شخصی خودش رو به صورت یک‌طرفه به سرمایه‌گذار منتقل کنه. می‌تونه در کنار نظرات و دلایل تیم کارآفرین، مشاهده خودش رو صادقانه و روشن و شفاف بگه. این مدل گزارش‌ها کمک می‌کنه سرمایه‌گذار با خوندن اون گزارش بتونه دید بهتری نسبت به شرکت داشته باشه.

ولی اگر قراره که این نماینده قدرت اجرایی و تصمیم‌گیری داشته باشه و به صورت پررنگ و مشخص در تصمیم‌گیری‌ها نقش بازی کنه، در صورتی که تیم کارآفرین به اون فرد اعتماد نداشته باشن، میشه اولین مشکل سرمایه‌گذار و تیم کارآفرین. شما فکر کنید با یه کسی آشنا شدید، رفتید خواستگاری و بعد عقد کردید. حالا به عروسی که رسید یکی دیگه با لباس عروس اومده. چه حالی بهتون دست میده؟

دقت کنید که تیم کارآفرین اون کسی رو که باهاش مذاکره کرده و صحبت کرده، به عنوان سرمایه‌گذار پذیرفته‌ و بهش اعتماد کرده، که به عنوان شریک خودش در شرکت یا استارت‌آپ کنار هم باشن. اینکه بعد از امضای قرارداد‌ها بگیم خب ما رفتیم تا سال دیگه حالا از فردا آقای فلانی میاد به جای ما تو جلسه‌ها، خیلی کار درستی نیست.

البته مورد مهم دیگه‌ای هم هست، اگر تیم کارآفرین به اون نماینده اعتماد داشته باشن و اون شخص هم در تصمیم‌گیری‌ها حدود اختیار کاملی برای تصمیم‌گیری داشته باشه و در نهایت توان پاسخگویی به سرمایه‌گذار رو برای تصمیم‌هاش داشته باشه‌ و بتونه فردا در مقابل سرمایه‌گذار از تصمیم‌های خودش و تیم کارآفرین دفاع کنه، موضوع چیز دیگه‌ای است، یعنی این فرد باید هم متخصص اون حوزه باشه، هم مورد اعتماد سرمایه‌گذار و کارآفرین.

 

در کل باید بدونیم که:

انتخاب نماینده از طرف سرمایه‌گذار برای حضور در جلسه‌های‌ هیات مدیره در یک استارت‌آپ، همونقدر که می‌تونه کار مفیدی باشه، همونقدر هم می‌تونه کار خطرناکی باشه. فراموش نکنید که توی مراحل اولیه استارت‌آپ‌ها، بنیانگذار‌ها معمولا، یه سرمایه‌گذاری رو به دلیل استفاده از تجربه‌هاش انتخاب میکنن، نه اینکه یه سرمایه‌گذاری، یه کسی دیگه‌ای بیاد تو جلسه‌ها که واقعا از موضوع کسب‌و‌کار نه اطلاع داره و نه تخصصی.

سرمایه گذارها در انتخاب نماینده‌هاشون، باید به این موضوع هم دقت کنن که تیم کارآفرین هر چقدر که سن کمتری داشته باشن، با سرعت بیشتری رشد می‌کنن و یادمی‌گیرن، پس نباید کسی که در کنار اون تیم قرار می‌گیره، نتونه خودش رو با سرعت تیم رشد بده. چون بعد از مدتی تیم دانش مورد نیاز خودش رو به دست میاره و دیگه به اون شخص اعتماد نمی‌کنه.

 

اول از همه موضوع اختیارات:

اگر این فرد اختیار تصمیم‌گیری نداشته باشه و فقط کارش گزارش نوشتن و اطلاع‌رسانی به سرمایه‌گذار باشه، باید اطمینان داشته باشیم که این دست گزارش‌ها و نقل مطلب‌ها کاملا شفاف و صادقانه برای سرمایه‌گذار تهیه می‌شه. نماینده یک سرمایه‌گذار هم البته نباید نظر‌ها و باور‌های شخصی خودش رو به صورت یک‌طرفه به سرمایه‌گذار منتقل کنه. می‌تونه در کنار نظرات و دلایل تیم کارآفرین، مشاهده خودش رو صادقانه و روشن و شفاف بگه. این مدل گزارش‌ها کمک می‌کنه سرمایه‌گذار با خوندن اون گزارش بتونه دید بهتری نسبت به شرکت داشته باشه.

ولی اگر قراره که این نماینده قدرت اجرایی و تصمیم‌گیری داشته باشه و به صورت پررنگ و مشخص در تصمیم‌گیری‌ها نقش بازی کنه، در صورتی که تیم کارآفرین به اون فرد اعتماد نداشته باشن، میشه اولین مشکل سرمایه‌گذار و تیم کارآفرین. شما فکر کنید با یه کسی آشنا شدید، رفتید خواستگاری و بعد عقد کردید. حالا به عروسی که رسید یکی دیگه با لباس عروس اومده. چه حالی بهتون دست میده؟

دقت کنید که تیم کارآفرین اون کسی رو که باهاش مذاکره کرده و صحبت کرده، به عنوان سرمایه‌گذار پذیرفته‌ و بهش اعتماد کرده، که به عنوان شریک خودش در شرکت یا استارت‌آپ کنار هم باشن. اینکه بعد از امضای قرارداد‌ها بگیم خب ما رفتیم تا سال دیگه حالا از فردا آقای فلانی میاد به جای ما تو جلسه‌ها، خیلی کار درستی نیست.

البته مورد مهم دیگه‌ای هم هست، اگر تیم کارآفرین به اون نماینده اعتماد داشته باشن و اون شخص هم در تصمیم‌گیری‌ها حدود اختیار کاملی برای تصمیم‌گیری داشته باشه و در نهایت توان پاسخگویی به سرمایه‌گذار رو برای تصمیم‌هاش داشته باشه‌ و بتونه فردا در مقابل سرمایه‌گذار از تصمیم‌های خودش و تیم کارآفرین دفاع کنه، موضوع چیز دیگه‌ای است، یعنی این فرد باید هم متخصص اون حوزه باشه، هم مورد اعتماد سرمایه‌گذار و کارآفرین.

 

در کل باید بدونیم که:

انتخاب نماینده از طرف سرمایه‌گذار برای حضور در جلسه‌های‌ هیات مدیره در یک استارت‌آپ، همونقدر که می‌تونه کار مفیدی باشه، همونقدر هم می‌تونه کار خطرناکی باشه. فراموش نکنید که توی مراحل اولیه استارت‌آپ‌ها، بنیانگذار‌ها معمولا، یه سرمایه‌گذاری رو به دلیل استفاده از تجربه‌هاش انتخاب میکنن، نه اینکه یه سرمایه‌گذاری، یه کسی دیگه‌ای بیاد تو جلسه‌ها که واقعا از موضوع کسب‌و‌کار نه اطلاع داره و نه تخصصی.

سرمایه گذارها در انتخاب نماینده‌هاشون، باید به این موضوع هم دقت کنن که تیم کارآفرین هر چقدر که سن کمتری داشته باشن، با سرعت بیشتری رشد می‌کنن و یادمی‌گیرن، پس نباید کسی که در کنار اون تیم قرار می‌گیره، نتونه خودش رو با سرعت تیم رشد بده. چون بعد از مدتی تیم دانش مورد نیاز خودش رو به دست میاره و دیگه به اون شخص اعتماد نمی‌کنه.

 

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.