برای رشد اکوسیستم استارتاپی از منتورهای خارجی‌ها کمک بگیریم

هادی عسگرزاده مدیر اجرایی بهماند:

2

وی‌سی‌ها می‌خواهند سرمایه‌گذاری خطرپذیر انجام دهند ولی کلا فرهنگ این نوع سرمایه‌گذاری هنوز در کشور ما وجود ندارد یعنی اسما خطرپذیر هستند ولی دیدگاهشان سنتی است. به ندرت می‌توان سرمایه‌گذار خطرپذیری پیدا کرد که دیدگاه استارتاپی داشته باشد.

هادی عسگرزاده، مدیر اجرایی بهماند، نظرش راجع به اکوسیستم استارتاپی ایران را این‌طور بیان می‌کند: «در مدت این 6 ماهی که وارد این حوزه شدم، چند خلاء بزرگ به نظرم آمده است؛ اولین مورد، کم بودن شبکه منتورشیپ حرفه‌ای است که سابقه استارتاپی موثر داشته باشد. زیرا تنها کسانی که در این فضا کار کرده باشند، به صورت تجربی این کسب‌وکار را شناخته‌ و مسلما می‌توانند راهنمای خوبی باشند»

 

سرمایه‌گذارهایی اسما خطرپذیر ولی با دیدگاه سنتی

به گزارش خبرگزاری شنبه‌پرس، عسگرزاده از مشکل وی‌سی‌ها می‌گوید که به عقیده او، در اکوسیستم استارتاپی ایران، همه به نوعی با این مشکل مواجه بوده‌اند؛ عسگرزاده در این رابطه بیان می‌کند: «وی‌سی‌ها می‌خواهند سرمایه‌گذاری خطرپذیر انجام دهند ولی کلا فرهنگ این نوع سرمایه‌گذاری هنوز در کشور ما وجود ندارد یعنی اسما خطرپذیر هستند ولی دیدگاهشان سنتی است. به ندرت می‌توان سرمایه‌گذار خطرپذیری پیدا کرد که دیدگاه استارتاپی داشته باشد. در حالت کلی در بحث استارتاپ‌ها، دو دلیل عمده برای جذب سرمایه مطرح است. یک بحث انتقال دانش است که کمتر شتابدهنده یا وی‌سی داریم که بتوان به دانششان اکتفا کرد که بتوانند ایرادات را شناسایی و برای برطرف کردنشان کمک کنند. بحث دوم هم تامین مالی به شیوه خطرپذیر است در صورتی‌که سرمایه‌گذاران به دنبال مواردی هستند که به نوعی از به سود رسیدن بیزینس مطمئن باشند. به نوعی شاید دانش لازم فضای استارتاپی را ندارند که معنی وی‌سی خطرپذیر و ارزش‌گذاری استارتاپ و آینده استارتاپ‌ها به چه صورت تعریف می‌شود.»

 

نیاز به حمایت دولت برای آوردن منتورهای موفق خارجی

هادی عسگرزاده برای حل شدن این مشکلات و شکل‌گیری بهتر اکوسیستم پیشنهاد می‌کند با حمایت دولت و معاونت علمی و فناوری ریاست‌جمهوری، یک سری افراد باتجربه را از دیگر کشورهایی که سابقه طولانی‌تر و موفقی در اکوسیستم استارتاپی دارند را بیاوریم تا دانش لازم را به فعالان اکوسیستم منتقل کنند. این انتقال تجربه می‌تواند به صورت برگزاری دوره یا کارگاه و مشاوره باشد که این امر منجر به تربیت افراد متخصص در اکوسیستم ایران شود و متخصصان داخلی به دیگر افراد، دانش را انتقال دهند. چون فرایند منتورشیپ را نمی‌توان یک فرایند یک یا دو جلسه‌ای دید؛ بلکه فرایندی است که به صورت مستمر باید در طول کار صورت بگیرد. حتی اگر فرایند سرمایه‌گذاری خارجی در اکوسیستم تسهیل شود و سرمایه‌گذار خارجی به نوعی نگرانی و تهدیدی حس نکرده و برای سرمایه‌گذاری در ایران اقدام کند، مسلما این سرمایه‌گذاری همراه با انتقال دانش و تکنولوژی خواهد بود. البته تمامی این فرایندها باید با حمایت ویژه دولت صورت بگیرد تا روندی کم هزینه‌تر و آسان‌تر انجام شود.

 

پلتفرمی که به اجبار وارد کارهای عملیاتی شده است

مدیر اجرایی بهماند اشاره‌ای هم به مشکل اختصاصی بهماند در این اکوسیستم می‌کند و می‌گوید: «از ابتدا هدف ما این بوده که بهماند تنها یک پلتفرم باشد که با استفاده از دانش فنی خود رابطی باشد بین مشتری، رانندگان جمع‌آوری و محل دپو و تفکیک نهایی پسماند. یعنی آموزش جداسازی بدهد و تنها واسطی باشد که به واحد جمع‌آوری پسماند اطلاع دهد که برای کدام مشتریان اقدام به تحویل پسماند و انتقال آن به محل دپو کند. ولی در حال حاضر تمامی مراحل از ابتدا تا انتها با ماست. این مورد که به جای پلتفرم بودن، ما کاملا عملیاتی شده‌ایم به یک معضل برای ما تبدیل شده است. به این دلیل که ما دیدیم هیچ‌کدام از مراحل آموزش، جمع‌آوری و پردازش پسماند به صورت کامل و اصولی انجام نمی‌شود و بعضا کارهای خطرناکی هم انجام می‌گیرد مانند عدم جداسازی لامپ‌های کم‌مصرف و باتری‌ها و … در اصل روند فعلی کار به این صورت است که شهرداری هر منطقه را جداگانه به یک پیمانکار سپرده است. پیمانکارها هم نه خودشان به‌صورت اصولی و درست کار انجام می‌دهند و نه اجازه ورود به دیگران می‌دهند. بحث استارتاپ‌های حوزه بازیافت بحث جدیدی است مانند استارتاپ‌های حمل‌ونقل که زمانی که راه‌اندازی شدند تازه به دنبال تدوین قوانین رفتند، حوزه ماهم فکر می‌کنم به همین صورت باشد.»

 

روند تولد و شکل‌گیری بهماند

عسگرزاده شکل‌گیری و تولد بهماند را اینطور توضیح می‌دهد که ایده از تیرماه 96 شکل گرفت. او ادامه می‌دهد: «با کسب رتبه اول در برنامه استارتاپ ویکند دیتا پلاس، تشویق شدیم که حتما روی ایده کار کنیم و به سمت تجاری‌سازی آن حرکت کنیم. بعد از انجام تقریبا دو ماه تحقیقات بازار، به یک مرکز شتابدهی رفتیم و به صورت جدی روی مدل کسب‌وکارمان برنامه‌ریزی کردیم. در شکل‌گیری ایده 2نفر بودیم، من و دوست 20ساله‌ام کاظم عید ولی درحال حاضر 5نفر تیم اصلی هستیم با دو کارمند. از مهرماه به صورت پایلوت در دو منطقه تهران شروع به اجرا کردیم. درآمد برای ما به جریان افتاده است ولی این کسب‌وکار لزوما به سودآوری نرسیده است. با سرمایه شخصی شروع کردیم و منتظر هستیم که به شرایط اسکیل کردن برسیم و بعد برای جذب سرمایه حتما اقدام خواهیم کرد.»

 

2 دیدگاه
  1. ناشناس می‌گوید

    من واقعا برای مجله شنبه متاسف شدم که کارش به جایی رسیده که با افراد مبتدی مصاحبه میکنه و تازه نظر اون ها رو راجب وضع موجود میپرسه!

    1. رضا جميلی می‌گوید

      سلام. انعکاس دیدگاه‌های مختلف اکوسیستم بخشی از رسال شنبه است و البته به معنای تایید همه آن‌ها نیست.

ارسال دیدگاه

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.