دیجیکالا را در نظر بگیرید که امروز با ۱۰ هزار تأمینکننده کار میکند، فکر میکنید بهسادگی به اینجا رسیده؟ این یک تکنولوژی است. خیلیها میگویند که این فقط یک نرمافزار است، اما این فقط یک نرمافزار ساده نیست وگرنه خیلیها میتوانستند آن را بسازند. اینکه قیمت یک جنس در تهران با روستایی در چابهار یکی است، این دقیقا تجلی حقوق شهروندی است. یا مثلا اسنپ که ۳۵۰ هزار راننده دارد، هوش مصنوعی به کار رفته در برنامه آن بینظیر است. کاری که در تپسی انجام میشود، کاملا بر اساس هوش مصنوعی است. اینها نرمافزارهای سادهای نیستند و باید هم دائما توسعه پیدا کنند، چون رقابت وجود دارد.
سورنا ستاری، معاون علمی و فناوری ریاست جمهوری در گفتوگویی با خبرآنلاین گفته است: «چیزی که من در طول سه یا چهار سال اخیر به آن رسیدهام، آن است که بهترین راه اصلاح ساختار دولتی، استارتاپها هستند؛ یعنی ما از داخل دولت نمیتوانیم خیلی چیزها را اصلاح کنیم، اما از بیرون میتوانیم آن را شکل بدهیم. وقتی این همه استارتاپ در حوزه بیوتکنولوژی راه افتادهاند و بعضیهایشان جزء بزرگترین شرکتها در حوزه دارو یا صادرات شدهاند، اینها خودشان را به سیستم آموزشی ما تحمیل میکنند و میگویند که ما به این رشتهها نیاز داریم. الآن این اتفاقات برای اولین بار در تاریخ این کشور دارد میافتد. این اولین بار است که بخش خصوصی خودش را دارد به آموزش تحمیل میکند. امروز بچههایی که در بیرون از بخش دولتی حضور دارند، روند تغییرات را تعیین میکنند.»
نباید استارتاپها را دستکم بگیریم
به گزارش خبرگزاری شنبهپرس ستاری گفته است: «ما نباید استارتاپها را دستکم بگیریم. بعضیها فکر میکنند که استارتاپها فقط در حوزه خدمات کار میکنند، اما اینطور نیست. امروزه استارتاپهای زیادی در زمینه بیوتکنولوژی داریم، جوانان متعددی داریم که شرکتهای میلیون دلاری در حوزه بیوتکنولوژی، تجهیزات پزشکی، نانو و سلولهای بنیادی راه انداختهاند. البته شرکتهای خدماتی هم مهم هستند و تا زمانی استارتاپهای خدماتی نداشته باشیم، استارتاپهای تکنولوژی ما همشکل نمیگیرند. اینها هستند که بازارسازی میکنند. در دنیا هم همینطور است. تا زمانی که «آمازونی» در کار نباشد، کسی پهپاد نمیسازد، چون کسی آن را تقاضا نمیکند. تا گوگل وجود نداشته باشد، اتومبیلهای خودران و هوش مصنوعی وجود نخواهد داشت. همه فکر میکنند این کارها سادهاند. مثلا دیجیکالا را در نظر بگیرید که امروز با ۱۰ هزار تأمینکننده کار میکند، فکر میکنید بهسادگی به اینجا رسیده؟ این یک تکنولوژی است. خیلیها میگویند که این فقط یک نرمافزار است، اما این فقط یک نرمافزار ساده نیست وگرنه خیلیها میتوانستند آن را بسازند. اینکه قیمت یک جنس در تهران با روستایی در چابهار یکی است، این دقیقا تجلی حقوق شهروندی است. یا مثلا اسنپ که ۳۵۰ هزار راننده دارد، هوش مصنوعی به کار رفته در برنامه آن بینظیر است. کاری که در تپسی انجام میشود، کاملا بر اساس هوش مصنوعی است. اینها نرمافزارهای سادهای نیستند و باید هم دائما توسعه پیدا کنند، چون رقابت وجود دارد. شما ببینید که چند نفر با مدرک دکترا در تیم فنی این شرکتها کار میکنند. شرکتی مثل علیبابا که در حوزه گردشگری فعال است، (تا جایی که اطلاع دارم) ماهی حدود ۱۵۰ هزار بلیت هواپیما میفروشد، تیم فنی آن را ببینید که چند نفر از خارج از کشور برگشتهاند. آمار دو سال و نیم اخیر نشان میدهد که تعداد افرادی که برای کار در استارتاپهای خدماتی ما از خارج از کشور بازگشتهاند، از هزار نفر فراتر رفته است. بزرگترین پلتفرم برگشت بچهها، استارتاپها بودهاند و این اتفاق برای اولین بار است که در کشور میافتد. همینطور درآمد آنها بسیار بالاست. ما قبلا فکر میکردیم که افراد بعد از بازگشت به کشور با حقوق معمولی و با گذشتن از فلیترهای مختلف در دانشگاهها مشغول به کار میشوند، اما میبینیم که در استارتاپها این اتفاق نمیافتد و درآمد این افراد هم بیشتر است؛ بنابراین اگر بخواهیم افراد را برگردانیم، باید اقتصاد ما بر پایه فکر باشد.»
استارتاپها تمام دیدگاههای ما را عوض میکنند
ستاری در پاسخ به سوالی دیگر اضافه کرده است: «در بخش دولتی، متأسفانه مکانیسمی نداریم که افراد را بر پایه نوآوری جذب کند، ملاک بر اساس مدرک تحصیلی است؛ اما استارتاپهایی که در حوزه آموزش در حال توسعه هستند، تمام دیدگاههای ما را در این زمینه عوض میکنند. استارتاپهایی که در حوزه کاریابی کار میکنند، کل دیدگاه اشتغال کشور را عوض میکنند. یکی از این شرکتها که در حوزه فناوری اطلاعات در حال کار است، مدتی پیش آزمونی برگزار کرد. در این آزمون بچههای دبیرستانی در کنار بچههای المپیادی شریف امتحان دادند و دیدم که این بچهها حتی بدون داشتن مدرک تحصیلی برای کار در شرکتها دعوت میشوند. این تحول قطعا از داخل سیستم دولتی غیرممکن است، چه در آموزش عالی و چه در آموزشوپرورش.»
ما باید اکوسیستم درستی داشته باشیم. اکوسیستم یعنی شما محیطی داشته باشی که افراد بااستعداد، بچهپولدار نباشند و در سیستم بچهپولدارها رشد نکرده باشند. این سیستم نباید توسط پولدارها مدیریت شود. فیسبوک را در نظر بگیرید. ایده شبکه اجتماعی قبل از آنهم وجود داشت، اما فقط زاکربرگ که به هاروارد رفت و بعد آن را رها کرد، توانست فیسبوک را بسازد. او پیشینه دردآوری داشت. استیو جابز هم همینطور بود. بیل گیتس هم همینطور. در ایران هم چنین افرادی داریم؛ مثل محمدی در دیجیکالا، آرمندهی در کافهبازار، خانم حامدیفر در سیناژن و افراد دیگری ازایندست.
مقاومت در مقابل استارتاپها یعنی اجازه ورود به خارجیها
ستاری تاکید کرده است: «مدیریت کشور در حال حاضر به این نتیجه رسیده است که اگر بخواهد در مقابل این بچهها مقاومت کند، باید به خارجیها اجازه ورود به کشور را بدهد. من این را در کنفرانس بانکداری هم گفتم. اگر جلوی دیجیکالا را بگیرید، آمازون وارد خواهد شد. اگر جلوی آپارات را بگیرید، یوتیوب وارد خواهد شد. اگر جلوی کافه بازار را بگیریم، پلیاستور اینجاست. تلگرام حاصل بیعرضگی خودمان است. نمیشود یک اپلیکیشن خارجی در کشور راست راست راه برود و اپلیکیشن داخل تا خواست کاری بکند، فلان دادگاه یا سازمان، احضار و بازخواستش کند. این در شورای عالی فضای مجازی خیلی وقت پیش بحث شد و در شب عید هم مصوبهای در قوه قضاییه به تصویب رسید که تعاملات قانونی را در این زمینه تسهیل میکند. ما در دولت بارها تلاش کردهایم که قوانین مزاحم برای این سیستم اقتصادی جدید را از سیستم حذف کنیم، اما موفق نشدهایم و به نظر من، هرگز نخواهیم توانست. ما تلاش کردهایم الگوی جدیدی را در فضای استارتاپها پیاده کنیم که بخش خصوصی، حضوری فعال دارد و در آن از رانت دولتی خبری نیست. من همیشه به بچههای استارتاپها گفتهام که وقتی کرکره کار شما را پایین کشیدند، پنجرههایتان را شکستند و کتکتان زدند، بردهاید. این نشان میدهد که شما موفق شدهاید. همین نوع رفتارها قبلا برای بسیاری از کسبوکارها اتفاق افتاده است. من فراموش نمیکنم، خرداد ۱۳۹۵ بود که مسئولان تپسی و اسنپ به تاکسیرانی رفتند و با نهایت بیاحترامی آنها را از آنجا بیرون کردند. به آنها میگفتند شما مجوز ندارید، نرمافزارتان را بدهید خودمان اجرا میکنیم. الآن اسنپ یک میلیارد دلار ارزشگذاری میشود. هنوز دو سال از آن زمان نگذشته و من بسیار لذت میبرم وقتی میبینم اینهمه مغز شریفی در تپسی کار میکنند. برای کافه بازار و دیوار هم همینطور بود. بعضیها میگفتند که دیوار را روی سرشان خراب میکنیم. الآن دیوار، در ایران هم سایت ششم یا هفتم است. شب عید هم عدهای از بیمهایها را زدند. این کار برای آنها یعنی قبول شکست. بعدازآن، دیگر بستگی به خود افراد دارد که تسلیم نشوند و به راه خود ادامه دهند تا موفق شوند، ولی مطمئن هم باشند که ما از آنها حمایت میکنیم. شرکتهای دولتی تا زمانی که با استارتاپها رقابت پیدا نکنند، خودشان هم به دنبال سرمایهگذاری در این شرکتها نخواهند بود. بخش سنتی باید این را بفهمد و فهمیده که به جای درافتادن با این جوانان، باید روی آنها سرمایهگذاری کند. همه ما میدانیم که اینها برندهاند و سیستم سنتی نمیتواند با آنها رقابت کند.»
اکوسیستم، محیطی که نباید توسط پولدارها مدیریت شود
معاون علمی رییسجمهور درباره اهمیت شکلگیری اکوسیستم استارتاپی در کشور هم گفته است: «من کشورهای اطراف را جدی نمیگیرم! روز اولی که سر کار آمدم، مطالعهای را سفارش دادم در مورد بهترین بچههایی که در سیلیکونولی داریم. بحث این بود که چرا سیلیکونولی در کالیفرنیاست؟ چرا در دوبی و نیویورک و پاریس نیست؟ مگر نمیخواستند در دوبی مدیاسیتی و اینترنتسیتی درست کنند؟ چرا آنجا مثل سیلیکونولی نشد؟ جواب یک کلمه است: اکوسیستم. ما باید اکوسیستم درستی داشته باشیم. اکوسیستم یعنی شما محیطی داشته باشی که افراد بااستعداد، بچهپولدار نباشند و در سیستم بچهپولدارها رشد نکرده باشند. این سیستم نباید توسط پولدارها مدیریت شود. فیسبوک را در نظر بگیرید. ایده شبکه اجتماعی قبل از آنهم وجود داشت، اما فقط زاکربرگ که به هاروارد رفت و بعد آن را رها کرد، توانست فیسبوک را بسازد. او پیشینه دردآوری داشت. استیو جابز هم همینطور بود. بیل گیتس هم همینطور. در ایران هم چنین افرادی داریم؛ مثل محمدی در دیجیکالا، آرمندهی در کافهبازار، خانم حامدیفر در سیناژن و افراد دیگری ازایندست. اینها افراد بسیار فوقالعادهای هستند. این سیستم باید در خود رشد کند و زاده شود. دیدگاه نفتی فکر میکند که همهچیز را میشود با پول خرید؛ درحالیکه اقتصاد اینطور نیست. عربستان هم همینطور است. با پول که نمیشود دانش به دست آورد و تکنولوژی تولید کرد. ما سالها در قراردادهای خارجیمان روی خریدن تکنولوژی اصرار میکردیم؛ اما نمیدانستیم که تکنولوژی خریدنی نیست، یادگرفتنی است. ما باید اکوسیستم درست داشته باشیم. کشورهای همسایه ما چنین اکوسیستمی ندارند، روحیه بچهپولداری در محیط استارتاپ جواب نمیدهد.»
ایران، جمهوری استارتاپهاست
ستاری اضافه کرده است: «صنایع همه در حال حرکت به سمت استارتاپها هستند. سرمایهگذاران هم همینطور. تمام جامعه باید به این سمت حرکت کند، چون اینها بچههای خودمان هستند. اصلا دانشبنیان، گروهی از جوانان هستند که پولشان بهجای جیبشان در فکرشان است. شما روی این افراد و مغزشان سرمایهگذاری میکنید، نه روی سوله و تجهیزات. البته هنوز راه درازی در پیش داریم. چیزی که الآن و اینجا برای همه عجیب است، محیط مناسب استارتاپی است که در ایران به وجود آمده. فایننشیالتایمز بهتازگی در مقالهای، ایران را «جمهوری استارتاپها» توصیف کرده است. من تنها کاری که میتوانم بکنم آن است که محیط کسبوکار را برای این بچهها آماده کنم. خیلیها مترصد ضربهزدن به این سیستم جدید هستند. امسال برخی از این شرکتها وارد بورس میشوند و ارزش آنها تاحدودی مشخص میشود.»