محسن جلال پور فعال اقتصادی و رییس سابق اتاق بازرگانی، صنایع،معادن و کشاورزی ایران یادداشتی مهمی را به مناسبت حمله به دفتر اسنپ نگاشته که به دلیل اهمیت موضوع و جایگاه جلال پور در اقتصاد سنتی، این یادداشت به نقل از کانال ایشان منتشر می شود
شاه لادهای عصبانی
رسانهها باید درباره احیای یک جنبش قرن هجدهمی كه چند روز پیش در کرمان مشابه سازی شد، اطلاع رسانی كنند. کاری که برخی از اعضای نا آگاه اتحادیه آژانسهای کرمان با اموال «اسنپ» کردند،دست کمی از جنبش «لادیسم» در انگلستان قرن هجدهم ندارد.
نمیدانم رمان «شرلی» نوشته خانم «شارلوت برونته» را خواندهاید یا نه اما این رمان معروف درباره جنبشی موسوم به لادیسم است و مخالفت گسترده کارگران را با روند صنعتی شدن روایت میکند. داستانی خواندنی از تمایلات عاشقانه که در بستری از حوادث تلخ،به یأس و نا امیدی تبدیل میشود.رمان شرلی،تصویری شفاف از فراز و فرودهای صنعتی شدن انگلستان را در ذهن ما به تصویر میکشد.
در اواخر قرن هجدهم در انگلستان عدهای ناراضی از تغییرات شگرف صنعتی، معتقد بودند راهاندازی کارخانههای جدید و فرآیند صنعتی شدن انگلستان دلیل اصلی بدبختی فرودستان جامعه است. آنها افراد را تهییج میکردند تا به کارخانههای نساجی حمله کنند و ماشینآلات را در هم شکنند و آتش بزنند.
این جنبش را شاهی خود خوانده به نام «شاه لاد» رهبری میکرد و تا آنجا پیش رفت که با لشکرش در برابر ارتش بریتانیا صف آرایی کرد. پایان این جنبش اصلا خوشایند نبود،چرا که در نهایت، شاه لاد و جمعی از نزدیکانش توسط ارتش دستگير و به دار آویخته شدند. از آن زمان تا امروز به هر فرد یا جریانی که با تکنولوژیهای جدید مخالفت کند«لادایت» میگویند.
از دوست عزیزم سورنا ستاری و از اقاي آذری جهرمی وزير جوان و پر انرژي میخواهم از جوانان خلاق کشورمان بیشتر حمایت کنند. جوانانی که با وعدههای مکرر سیاستمداران قرار بوده جذب بازار کار شوند اما مدتهاست که بیکارند و نتوانستهاند زندگی تشکیل دهند. جواناني كه فکر خود را به کار انداختهاند و ایده های کسب وکاری مدرن را خلق و راه اندازي کردهاند.
و حالا حرکتی مشابه در بعضي نقاط كشور شكل گرفته كه نمونهاش را اخيرا دركرمان هم ديديم. حرکتی که در اولین گام،با شکلگیری بازار تاکسیهای اپلیکیشنی مخالفت کرده و اموال یک شرکت نوپای خلاق را در هم شکسته است.
شنیده بودم که احتمال مخالفت طیف سنتی با نوگرایی در چرخه حمل و نقل درون شهری وجود دارد اما راستش را بخواهید فکر نمیکردم این مخالفت، به شکلی نگران کننده تبدیل به خشم شود. زمانی که فیلمها و عکسهای این تخریب را دیدم،خیلی متأثر شدم. هنوز هم باورم نمیشود چنین مخالفتهایی با نوگرایی و خلاقیت در کرمان وجود داشته باشد.کرمانی که مردمانش همواره صبور،نوگرا و خلاق بودهاند.
خوشبختانه تاكنون دولت پای استارتاپ ها ایستاده و مردم هم با شناخت درست به آنها اعتماد كردهاند. مزد این اعتماد، قیمت پایینتر و کیفیت بهتر حمل و نقل و از اینها مهمتر،جلوگیری از مهاجرت جوانان نخبه است.
از دوست عزیزم سورنا ستاری و از اقاي آذری جهرمی وزير جوان و پر انرژي میخواهم از جوانان خلاق کشورمان بیشتر حمایت کنند. جوانانی که با وعدههای مکرر سیاستمداران قرار بوده جذب بازار کار شوند اما مدتهاست که بیکارند و نتوانستهاند زندگی تشکیل دهند. جواناني كه فکر خود را به کار انداختهاند و ایده های کسب وکاری مدرن را خلق و راه اندازي کردهاند.
چرا عدهای به مخالفت با آنها برخاسته اند؟
خوب ميدانيم كه اين روند توقف ناپذير است و بسیار اميدوارم «شاه لاد» های کرمان و همه جای کشور هم به خود آیند و به جای تخریب و تهدید،به رقابت سالم فکر کنند و اگر واقعا همت دارند ،در میدان عمل جنم خود را نشان دهند.