سرمایهگذارها فقط تهران را میبینند!
مهدی رحمانی، مدیر خانه استارتاپ کرج و نماینده مرکز توانمندسازی در استان البرز:
استارتاپها نیاز به داشتن نیروی کار دارند ولی به دلیل مشکلات مالی توان جذب نیروی انسانی ندارند. دانشگاهها میتوانند برنامهای داشته باشند که برای مثال به هر استارتاپ سه نیرو بدهند مثلا یک گرافیست، یک برنامهنویس و یک مترجم برای تولید محتوا. از طرفی سرمایهگذارهای خطر پذیر فقط تهران را میبینند
مهدی رحمانی، خانه استارتاپ کرج را به این صورت تعریف میکند: «خانه استارتاپ یک فضای کاری مشترک است که با شتابدهندهها و فضاهای کاری مشترک دیگر تفاوت دارد. برخلاف آنها که ایده خام را میگیرند و شروع به پرورش آن میکنند، ما آدمهای فوقالعاده شهر را پیدا و دورهم جمع کردهایم. از بین حدود 40 نفری که الان در خانه استارتاپ مستقر هستند، 8 یا 9 نفر هنوز به سن دانشگاه نرسیدهاند ولی چندین مورد ثبت اختراع و رتبههای برتر خوارزمی دارند.» مدیر خانه استارتاپ کرج در گفتوگو با خبرگزاری شنبهپرس، تاکید میکند: «یکی از متدهای خیلی خوبی که وجود دارد، میگوید آدمهای خوب را در کنار هم بگذارید، خود به خود رشد میکنند؛ ما هم سعی کردیم در خانه استارتاپ کرج، این متد را پیاده کنیم. خدمات را رایگان ارائه میدهیم با این دید که در شهر خود، یک اکوسیستم مطلوب ایجاد کنیم. تنها موردی که وجود دارد، در رابطه با انتقال دانش به اعضاست که به وسیله کارگاههای فوقالعادهای که در شهر برگزار میشود، سعی کردیم این مورد را هم پوشش دهیم.»
وضعیت فعلی اکوسیستم استارتاپی ایران را چطور میبینید؟
فرایند ساختن اکوسیستم چند بازیگر دارد و این بازیگران هستند که با کمک دادن به یکدیگر، اکوسیستم را در بهترین شکل ممکن میسازند. فکر میکنم مهمترین این بازیگران در اکوسیستم استارتاپی، کارآفرینان باشند. که رشد آنها در اکوسیستم بسیار مهم و تاثیرگذار خواهد بود.
یکی از پیشنهادهایی که ما برای رشد بهتر کارآفرینان استارتاپی، همچنین ساختن اکوسیستم بهتر در آینده داریم، همکاری بیشتر و بهتر دانشگاهها با استارتاپهاست. یکی از راههای این همکاری میتواند معرفی دانشجویان به استارتاپها برای کسب تجربه یا گذران دوران کارآموزی آنها باشد. از روسای دانشگاههای میخواهیم کمی متفاوتتر نگاه و کمک کنند تا دانشجویان در دوران دانشجویی کار یاد بگیرند. این کار میتواند به این صورت انجام شود که دانشجویان را برای کار به استارتاپها بفرستند.
استارتاپها نیاز به داشتن نیروی کار دارند ولی به دلیل مشکلات مالی توان جذب نیروی انسانی ندارند. دانشگاهها میتوانند برنامهای داشته باشند که برای مثال به هر استارتاپ سه نیرو بدهند مثلا یک گرافیست، یک برنامهنویس و یک مترجم برای تولید محتوا یا در زمینههای دیگر، این میتواند کمک بزرگی به استارتاپها باشد. اگر زمانی اقدام به ران کردن یک استارتاپ کرده باشید میدانید که وجود نیروی انسانی چقدر مهم است. دانشجویان هم با حضور در محیطهای کسبوکار تجربه کسب میکنند و حتی میتوانند بعد از اتمام دوران تحصیل، استارتاپ خودشان را داشته باشند و هرچند کوچک ولی سریع پیشرفت کنند.
سرمایهگذاری در اکوسیستم را چطور میبینید؟
سرمایهگذاری نیاز بزرگ و مهمی برای استارتاپهاست ولی متاسفانه تمرکز سرمایهگذاران بیشتر در تهران است و در این حوزه، استارتاپهای خارج تهران، دیده نمیشود. با اینکه واقعا در شهرستانها نیروها و موارد بسیار خوبی هستند که باید دیده شوند. برای این حرف مثالهای زیادی وجود دارد.
توصیهای که برای تازهواردان به حوزه استارتاپ دارید چیست؟
در استارتاپها مورد مهمی وجود دارد که اکثرا انجام نمیشود، بیشتر استارتاپیها با تمام استعدادی که دارند و با وجود حرفهای بودن، رقبایشان را خوب تحلیل نمیکنند. به عبارتی میتوان گفت اولین کار، در هر فرایند کسبوکاری، باید تحلیل رقبا باشد. به عقیده من با تحلیل رقبا، چیزی حدود 60 یا 70 درصد از فرایند کاری مشخص میشود و همین مورد، خود میتواند به یک مزیت رقابتی برای استارتاپ تبدیل شود. باید بدانند که در هر ایده و پروژهای که در سر دارند مطمئنا رقیبی وجود خواهد داشت. تنها افراد ناشی هستند که میگویند در این کاری که میخواهم وارد شوم رقیبی نیست.
مرحله دوم هم نوشتن و جمعآوری داکیومنت است. تمام فرایندهایی که برای کارشان در نظر دارند را باید داکیومنت کنند حداقل باید نقشه راه مشخصی داشته باشند. کار سخت و زمانبری نیست ولی نتایج بسیار خوبی خواهد داشت، در یک هفته میتوان حداقل 70درصد فرایندهای سه سال آینده را نوشت. مابقی هم در حین کار مشخص خواهد شد. نقلقولی از امید کردستانی شنیدم که گفته بود، کوچکترین کاری هم که بخواهم انجام دهم، در اولین مرحله برای برنامه 20ساله این کار فکر میکنم، برای مثال میخواهم به سفری بروم، برنامه 20 ساله من در این زمینه چیست؟ آیا میخواهم تمام کوههای دنیا را ببینم؟ بعد از 20 سال در آن حوزه چه اتفاقی برای من میافتد. بعد از 10 سال، بعد 5 سال و یا بعد از 6ماه… و در آخر به این فکر میکنم که برای آخر هفته به کجا بروم. این یعنی دورنمای کار را خوب دیدن و فکر میکنم برای تمام استارتاپها داشتن چنین دورنمایی ضروری است.
وجود چندین مورد ثبت اختراع و رتبههای برتر خوارزمی …
اگر از این دست شاخصهای خانه استارت آپ کرج در مورد ویژگی استارت آپ ها باشد، باید در مورد ساختار و تیم های پذیرش شده آنجا بازنگری شود.