عبور از مرحله آزمون و خطا به مرحله تجاريسازي براي بسياري از استارتاپها از مرحله راهاندازي پرفراز و نشيبتر است .به همين دليل است كه تعامل استارتاپها با بنگاههاي اقتصادي باتجربه و پيشكسوتهاي عرصه كسبوكار همواره مورد توجه بوده است .شركتهاي جاافتادهتر ميتوانند علاوه بر حمايت مالي از استارتاپهاي مرتبط با حوزه كاري خودشان، تخصص، دانش و تجربه خود را هم در اختيار آنها قرار دهند و چتري روي سرشان باشند.
رپورتاژ| آخرين روزهاي سال ۱۳۹۶ باخبر شديم كه يكي از شركتهاي نامآشنا در حوزه پتروشيمي و فرآوردههاي معدني با كمك يك شتابدهنده ايراني – اتريشي به نام كارانوبين، تصميم به حمايت از استارتاپهاي حوزه معدن و كشاورزي در قالب طرحي به نام «كارخانه استارتاپ» يا Startup Factory گرفته است. در گفتوگو با پدرام سلطاني، رئيس هيات مديره شركت پرسال، چند و چون حمايت از استارتاپها و تمايزات استارتاپ فكتوري را جويا شديم.
ايده كارخانه استارتاپ از كجا مطرح شد؟ توضيح دهيد كه حضور شركت پرسال به عنوان يك بنگاه خصوصي و شركت كارانوبين به عنوان شتابدهنده استارتاپي در كنار استارتاپهاي حوزه معدن و كشاورزي در وهله اول به چه معناست؟
عبارت استارتاپ فكتوري در اكوسيستم استارتاپي كلمهاي جاافتاده است. كارخانه استارتاپ عموما فضايي است كه شركتها، شتابدهندهها و ساير بازيگران زيستبوم استارتاپي فراهم ميكنند تا بتوانند طي سلسله مراحلي، استارتاپهاي صاحب ايده و خلاقيت را شناسايي كنند و پرورش دهند. اين بازيگران در مرحله بعد با حمايت مالي از استارتاپهاي منتخب و ارائه آموزشهاي مختلف، موفقترين آنها را انتخاب و مقدمات ورود آنها به بازار را فراهم ميكنند.
اين فعاليت را بسياري از شتابدهندهها هم انجام ميدهند، بنابراين بايد بگوييم آنها هم يك استارتاپ فكتوري هستند.
بله، در عمل حمايت گروههاي مختلف از جمله مراكز رشد يا شتابدهندهها با استارتاپ فكتوري همپوشاني دارد، اما كارخانه استارتاپ همانطور كه از اسمش هم پيداست، به دنبال خلق يك شركت است. به طور كلي من معتقدم نبايد همه فرصتهاي ايجاد، تقويت و رشد استارتاپها را صرفا در اختيار مجموعههاي عمومي بگذاريم چرا كه نگاهشان غيرتخصصي است. اين در حالي است كه بنگاههاي اقتصادي ميتوانند متناسب با فعاليت خودشان از امكاني شبيه كارخانه استارتاپ استفاده كنند و به اين وسيله خلأ جدي تلفيق تخصص و تجربه خود با نوآوري و خلاقيت جوانان را برطرف كنند .به عبارت ديگر پيوند ميان تخصص موجود در صنايع گوناگون و جوانان خلاق و صاحبايده و همافزايي اين دو ميتواند هم به رشد صحيح و اصولي استارتاپها منجر شود، هم به فعاليتهاي اقتصادي سنتي و متعارف كمك كند كه مسير دگرديسي و گذار به كسبوكارهاي جديد را با سرعت بيشتري طي كنند.
استارتاپها در اين ميان به جز حمايت مالي، چه نفعي خواهند برد؟
بيترديد تخصص و تجربه ۲۰ ساله شركت پرسال محيط با اطمينان بيشتري براي استارتاپها فراهم خواهد كرد. ضمن اينكه به هر حال ما به عنوان بنگاهي فعال در حوزه معدن و كشاورزي، از بازار كالاها و خدمات اين عرصه سهمي داريم و ميتوانيم زمينه ورود استارتاپها به بازار يك كالا و خدمت را فراهم كنيم؛ مسئلهاي كه يكي از چالشهاي مهم استارتاپهاست. چالش ديگري كه كسبوكارهاي نو با آن مواجه هستند، موانع حقوقي و قانوني سر راه فعاليت آنهاست .طبيعتا استارتاپهايي كه به كارخانه پرسال ميپيوندند ميتوانند از تجربيات و دانش مديران حقوقي، مالي و منابع انساني شركت ما بهره ببرند. بسياري از مسائلي كه از نظر استارتاپها مانع به حساب ميآيد، ريشه در ناآشنايي آنها با قوانين و رويههاي حقوقي دارد كه ما ميتوانيم با راهنمايي و ارائه آموزشهاي لازم اين چالش را مرتفع كنيم.
در اخباري كه درباره استارتاپ فكتوري پرسال خوانديم و شنيديم اينطور به نظر ميرسد كه قرار است فقط از استارتاپهايي كه كارشان را فراتر از ايده شروع كردهاند، حمايت شود نه ايدههاي نويي كه صرفا روي كاغذ هستند. دليل اين تمايزگذاري چه بوده است؟
كسبوكار در ذات خود نيازمند چند خصيصه است كه عبارتند از جسارت، اعتماد به نفس و برخورداري از مهارتهاي لازم براي آغاز يك فعاليت اقتصادي .استارتاپي كه كار خود را آغاز كرده اين خصايص را تا حدودي دارد. اين را هم بايد در نظر بگيريم كه در انتخاب و سرمايهگذاري روي استارتاپها سرمايه انساني و تيم مناسب از ايده اهميت بيشتري دارد. اين يعني زماني كه صاحبان يك استارتاپ در زمينه مديريت و انجام كار تيمي توانمند باشند، ميتوانيم اميدوار باشيم كه كار با جديت دنبال ميشود و به نتيجه ميرسد. ممكن است نتيجه فوقالعاده نباشد، ولي ايده از بالقوه به بالفعل تبديل ميشود.
استارتاپهاي مورد نظر بايد به چه مرحلهاي رسيده باشند؟ آيا متر و معياري مشخص براي اين كار در نظر داريد؟
معيار ما، هم مشخص است، هم نيست. در واقع ممكن است ايده برخي استارتاپها ملموستر و مدل كسبوكارشان به تحقق اهداف و درآمدزايي نزديكتر باشد. از سوي ديگر ممكن است برخي ايدههايي داشته باشند كه از بازار ايران فراترند و از فناوري و دانش پيچيدهتري برخوردارند كه اين مسئله مستلزم قضاوت دقيقتر و تأمل بيشتر خواهد بود تا ببينيم تا چه حد امكان تحقق اهدافشان وجود دارد. بنابراين تعيين ميزان توسعهيافتگي يك استارتاپ نيازمند ارزيابيهاي متعددي است كه ما براي اين كار از كمك شركت كارانوبين بهره خواهيم گرفت كه يك شركت Joint Venture ايراني- اتريشي است. شريك اتريشي همكار كارانوبين، دانش مديريتي موفق خود را در حوزه استارتاپها وارد كرده و به مجموعههاي بزرگ اقتصادي فعال در اتريش، آلمان و ايتاليا و ساير كشورهاي اروپايي در زمينه حمايت از استارتاپها مشورت ميدهد.
استارتاپ فكتوريها معمولا مدلهاي حمايتي گوناگوني دارند. برخي از آنها صفر تا صد ماجرا را بر عهده ميگيرند و به نوعي صاحب استارتاپها ميشوند كه از آنها حمايت كنند. اين در حالي است كه برخي ديگر به دنبال نوعي تعامل دوجانبه هستند. مدل حمايتي مدنظر شما چيست و دقيقا چه مواردي از فعاليتهاي يك استارتاپ را شامل ميشود؟
اين مسئله بستگي به ميزان موفقيت استارتاپهاي منتخب در عبور از مراحل گوناگوني دارد كه ما در مجموعه رويدادهايمان طراحي كردهايم .استارتاپي كه شايستگي بيشتري داشته باشد و قضاوت بهتري را در گروه پرسال و كارانوبين از خود شكل دهد، مورد حمايت جديتري قرار خواهد گرفت. البته ممكن است خود استارتاپها مدل مشخصي را براي تعامل در نظر گرفته باشند كه شامل ميزان معيني از حمايت شود. ما براي حمايت از استارتاپها بازه وسيعي را پيشبيني كردهايم كه ميتوانيم ميزان آن را متناسب با مدل تعاملي مورد مذاكره و معيارهايي كه براي ارزيابي توان استارتاپها داريم تغيير بدهيم.
اين سؤال را به اين دليل ميپرسم كه برخي كارخانههاي استارتاپي، كسبوكارهاي مورد حمايت را توليد خودشان ميدانند، اين در حالي است كه ذات استارتاپها ايجاب ميكند كه استقلال موجوديت و برندشان از حمايتكننده حفظ شود.
قطعا ما به دنبال سيطره پيداكردن بر استارتاپها نيستيم. استارتاپي كه از مراحل موردنظر ما و كارانوبين عبور كند و در مسير تعامل با شركت پرسال قرار بگيرد، از نظر ما يك شركت مستقل تلقي شده و طبيعتا شخصيت حقوقي مستقل دارد. بديهي است كه پرسال ميتواند سهامدار اين شركت يا صاحب كرسي در هياتمديره آن باشد، اما سرمايههاي متعلق به استارتاپ و از آن جمله برندش متعلق به خودش خواهد بود.
آيا در حال حاضر مشخص است كه چند استارتاپ مورد حمايت قرار ميگيرند؟
ما علاقهمند هستيم از هر استارتاپي كه از نظر تيم ارزيابي فرصت ملموس اقتصادي تلقي شود، حمايت كنيم، البته توان پرسال به عنوان يك بنگاه اقتصادي نامحدود نيست .اگر ما آنقدر خوششانس باشيم كه با حجم وسيعي از استارتاپهاي باظرفيت مواجه شويم، آن وقت از همكاران ديگران دعوت خواهيم كرد كه به استارتاپ فكتوري بپيوندند .در ابتدا هم قصد ما همين بوده كه بتوانيم به يكي از تسهيلگران و مروجان حمايت از استارتاپها و تقويت آنها تبديل شويم.
دو حوزه انتخاب شده از سوي شما يعني «معدن» و «كشاورزي» حوزههايي كليدي در اقتصاد كشور هستند كه معمولا به دليل ضعف در فناوريهاي مورداستفاده، بهرهوري لازم را نداشته و از توان رقابتي برخوردار نشدهاند. اين مسئله تا چه حد در انتخاب شما مؤثر بوده است؟
قبل از هر چيز بايد اشاره كنم كه اين دو حوزه، از جمله اصليترين فعاليتهاي شركت پرسال هستند؛ اما در مقايسه با ساير بخشهاي فعاليت ما از درجه توسعهيافتگي كافي برخوردار نشدهاند. اين مسئله با فرصتهاي بالقوهاي كه در كشورمان داريم تناقض دارد .همانطور كه مستحضر هستيد ما در حوزه معدن جزء ۱۰ كشور برتر جهان از نظر ذخاير هستيم و تنوع مواد معدني در ايران بسيار بالاست، با اين حال در زمينه اكتشاف، استخراج و فراوري به جز استثنائاتي محدود به روشهاي ابتدايي ماندهايم. در حوزه كشاورزي نيز از تنوع اقليمي قابلتوجهي برخوردار هستيم و برخي اقلام باغي و زراعي ايران در سطح جهان خود را مطرح كردهاند، اين در حالي است كه با تهديدهاي بزرگي به نام كمبود منابع آب و آسيبهاي زيستمحيطي مواجه هستيم كه هيچوقت به طور علمي و جدي با آنها برخورد نشده است. اين مسائل ما را بر آن داشت كه اولويت را به اين دو بخش بدهيم، چرا كه از وضع موجود تا وضع مطلوب فاصله زيادي داريم و فرصت براي پركردن اين فاصله از طريق كسبوكارهاي جديد بسيار است.
بازهاي كه براي حمايت از استارتاپها در نظر گرفتهايد چقدر است؟
ما دوره زماني مشخصي را براي مجموعه ايونتهاي مصاحبه، رويداد كمپ نوآوري كه در آن استارتاپهاي منتخب با نيازمنديهاي پرسال هماهنگ ميشوند و اعتبارسنجي، در نظر گرفتهايم.
اين فرايند هماكنون آغاز شده و تا آخرين رويداد ما يعني «رونمايي از استارتاپها و قضاوت در مورد آنها» در مهرماه ۱۳۹۷ ادامه دارد. بعد از آن نوبت به مرحله سرمايهگذاري و تعامل ميرسد كه هنوز نميتوانيم در مورد بازه زماني آن تصميم بگيريم، اما همين قدر بگويم كه هر قدر يك استارتاپ توان رشد بيشتري داشته باشد، دوره سرمايهگذاري طولانيتر خواهد شد.