فرید ادریسیان، مهمترین چالش استارتاپها در ایران را شکل نگرفتن اکوسیستم میداند. به نظر او، بازیکنان اصلی و واقعی این حوزه هنوز نقشهایشان را آنطور که لازم است پیدا نکردهاند. به عقیده او این موضوع تنها در مورد استارتاپها نیست بلکه نهادهایی که با حضورشان در کنار استارتاپها، اکوسیستم را تکمیل میکنند. مانند سرمایهگذارها، ویسیها و صنعت که میتواند یکی از مهمترین ارکان در این حوزه باشد. هم این مشکل را دارند.
فرید ادریسیان، مهمترین چالش استارتاپها در ایران را شکل نگرفتن اکوسیستم میداند. به نظر او، بازیکنان اصلی و واقعی این حوزه هنوز نقشهایشان را آنطور که لازم است پیدا نکردهاند. به عقیده او این موضوع تنها در مورد استارتاپها نیست بلکه نهادهایی که با حضورشان در کنار استارتاپها، اکوسیستم را تکمیل میکنند. مانند سرمایهگذارها، ویسیها و صنعت که میتواند یکی از مهمترین ارکان در این حوزه باشد. هم این مشکل را دارند. «چراکه اگر تجربه و بازاری که صنایع در اختیار دارند، به اکوسیستم اضافه شود میتواند راههای خیلی زیادی را برای استارتاپها باز کند. ولی هنوز جایشان در اکوسیستم خالیست.»
به گزارش شنبهپرس، فرید ادریسیان، مدیرعامل کارانوبین که تجربه همکاری با شرکتهای بینالمللی را در زمان زندگی در اتریش در کارنامه خود دارد در رابطه با ورود و مشارکت بیشتر صنعت در اکوسیستم استارتاپی ایران میگوید: «برای ورود صنعت به اکوسیستم مسلما به یک فرهنگسازی نیاز است. در حال حاضر میبینیم که موجی راه افتاده و خیلی از شرکتها به این سمت میآیند. دیر یا زود همه شرکتها این تهدید را حس خواهند کرد که اگر با این مباحث جدید همگام نشوند، محکوم به شکست خواهند بود. این همان اتفاقی است که برای شرکتهای بزرگی مثل نوکیا و کداک افتاد. به هرحال این امر به مقداری زمان نیاز دارد، ماهم سعی میکنیم به این فرهنگسازی کمک کنیم. ولی دیر یا زود آنها هم به این سمت خواهند آمد و حتی میتوانند منتورینگ این استارتاپها را که شاید یکی از چالشهای بزرگ اکوسیستم ایران باشد را خوب پوشش دهند.»
بهترین نوع منتورشیپ برای نسلهای بعد استارتاپها
ادریسیان ادامه میدهد: «من تنها نیمی از یک سال گذشته را در ایران بودم ولی پیگیر تغییرات اکوسیستم بودهام و به نظر من این اکوسیستم در حال شکلگیری است و بازیکنانش روز به روز بیشتر میشوند. درواقع نسل اول استارتاپهای موفق در حال شکلگیری هستند، استارتاپهایی مثل دیجیکالا، اسنپ و نمونههای دیگری که وجود دارند. اگر به تاریخچه سیلیکونولی و یا اکوسیستمهایی که کامل شکل گرفتهاند نگاه کنیم، همه کارافرینانی بودند که به درجهای از موفقیت رسیدند و بعد تجربههایشان را به نسلهای بعد انتقال دادند که این مهمترین مورد در رابطه با شکلگیری اکوسیستمهای استارتاپی است. البته این مورد در ایران را شاید بتوانیم جزء یکی از چالشهای موجود به حساب بیاوریم. در واقع هنوز به زمان نیاز داریم تا نسل اول کارآفرینان موفق شکل بگیرند و به پولهای زیادی برسند و تصمیم بگیرند که پولشان را در اکوسیستم سرمایهگذاری و تجربیاتشان را به اکوسیستم منتقل کنند. درواقع این بهترین حالت منتورشیپ برای نسلهای بعدی استارتاپهاست.»
یک مدل رشد واقعی و ماندگار در اکوسیستم
مدیرعامل کارانوبین اشاره میکند: «مهمترین بحث در حوزه منتورینگ، برگشت نسل موفق استارتاپها به اکوسیستم برای سرمایهگذاری و انتقال تجربه به استارتاپهای دیگر است. در اکوسیستم اتریش هم اگر نگاه کنیم، یک سری کارآفرین موفق بودند که به سیلیکونولی رفتند. بعد از آنکه اگزیتهای خیلی خوبی داشتند، پول و سرمایهشان را به اتریش برگرداندند و وی سی راه اندازی کردند؛ به این شکل تجربیاتشان را به نسلهای بعد انتقال دادند. این مدل رشد، یک رشد واقعی است که از درون به وجود میآید و ماندگار است چون مواردی که از خارج به شکل تزریقی انجام میپذیرد، بیشتر حالت مسکن و موقتی خواهد داشت.» ادریسیان در این رابطه بیان میکند، معمولا 5 تا 10 سال بعد از شکلگیری استارتاپ زمان لازم است تا به یک بلوغ قابلقبول برسند و بعد زیرمجموعههایی به وجود آورند تا تجربیاتشان را از طریق بازوهایی مثل ویسیها و فرشتگان کسبوکار و غیره، به نسلهای بعدی انتقال دهند. ولی بحث اصلی که در این زمینه مطرح است این است که چقدر خودشان بخواهند وقت و انرژی و منابعشان را در این راه صرف کنند.
صنعت باید یکی از گروههای هدف رسانهها باشد
در رابطه با رسانهها ادریسیان تاکید میکند: «رسانهها در اکوسیستم نقش خیلی خیلی مهمی دارند هم در انتقال موفقیتها به منظور ایجاد انگیزه بیشتر و هم در نشان دادن ترندها. اگر یک استارتاپ در حوزه خاصی موفق شد همه فکر نکنند ماهم در این حوزه برویم و استارتاپی بزنیم. بلکه باید این فضا به صورت شفاف نشان داده شود که چه ترندهای موفق دیگری هم در دنیا وجود دارند و چه فرصتهایی در ایران هست. حتی رسانهها میتوانند قسمتهای جذاب برای صنعت را هم بیشتر نشان دهند و اصلا صنایع را یکی از گروههای هدف خود قرار دهد تا فرصتها از این طریق دیده شود.»
توصیههایی برای استارتاپها
به عقیده این فعال استارتاپی، استارتاپها باید فرصتها را درست شناسایی کنند و بیشتر روی نیازهای واقعی جامعه تمرکز کنند و درست نیست که دائما تکرار نمونههای موفق را سرلوحه خودشان قرار دهند. خیلی از استارتاپهای موفق نسل اول در ایران کپیکت های استارتاپهای خارجی هستند و الان زمان این است که روی شناسایی چالشهای موجود در ایران که کم هم نیستند، وقت بگذارند و بر آنها تمرکز کنند. به بحث تیمسازی بیشتر توجه کنند و بتوانند با مجموعههایی که از دانش خوبی در آن حوزه خاص برخوردار هستند، ارتباط بگیرند و تا جایی که میتوانند خودشان را به صنعت و متخصصین حوزه نزدیک کنند.
چالشهای موجود، بهترین ایدهها برای خلق فرصت
ادریسیان در رابطه با اینکه چطور میتوان فرصتها را پیدا کرد، میگوید: «یک بخشی از طریق مطالعه حاصل میشود. باید ترندهای جهانی را ببینند و ایده بگیرند. از طرف دیگر، وقتی خودشان در این جامعه زندگی میکنند، پیدا کردن چالشهایی که به صورت روزمره با آنها مواجه هستند، کار دشواری نخواهد بود. این موردی است که نباید از آن سرسری گذشت و میتوان از هرکدام، یک فرصت برای کارآفرینی ساخت. اگر نمونههای موفق جهانی را ببینیم تقریبا تمام آنها به همین صورت شکل گرفتهاند. به عنوان مثال موسسان air bnb در واقع دو جوانی بودند که به شهری سفر میکنند و به دلیل گران بودن هتل، مجبور به اجاره یک آپارتمان با یکدیگر میشوند و بعد دوستان دیگرشان را هم دعوت میکنند به همان آپارتمان. درنهایت به این فکر میرسند که این راهحل نه تنها مشکل آنها را حل کرد بلکه میتواند راهکاری برای خیلیهای دیگر هم باشد. به این ترتیب شروع کردند به بسط دادن ایده و این استارتاپ حالا یکی از با ارزشترین استارتاپهای دنیا به حساب میآید. پس به این نتیجه میرسیم که از همین چالشهایی که خودمان درگیرشان هستیم میتوان فرصت خلق کرد و با منتورینگ و تیمسازی خوب، درون اکوسیستمی که هرروز بهتر شکل میگیرد، ایدهها را سریعتر و بهتر پرورش داد.»